درس های تربیتی زیارت امام حسین(علیه السلام)

نویسنده

چکیده


زیارت بزرگان دین، از جمله اهل بیت عصمت و طهارت:، سفارش شده است و در این میان، زیارت امام حسین7 جایگاه ویژه ای دارد؛ چراکه افزون بر نتایج اخروی، از جنبه های دیگر نیز برای زائران پرسود و درس آموز است. یکی از این ابعاد، بعد تربیتی زیارت امام حسین7 است. برخی از درس های تربیتی زیارت امام حسین7 عبارت است از:
1. تقویت آخرت گرایی و ترجیح آخرت بر دنیا؛
2. افزایش تمایل به انجام دادن کارهای نیک؛
3. افزایش گرایش به فضایل اخلاقی؛
4. ایجاد و تقویت انگیزه توبه و بازگشت از گناهان؛
5. آموزش اخلاص؛
6. حفظ و تقویت روحیه جهاد و شهادت؛
7. آموزش مساوات و برابری.
کلیدواژه: تربیت، درس های تربیتی، زیارت، زیارت امام حسین7.


مقدمه
از مسائل مهم انسان ها در طول تاریخ، تربیت بوده است و آدمیان همواره به دنبال تربیت فرزندانشان، بوده اند. بر خلاف فرهنگ ها و مکتب های بشری، در ادیان الهی اساسی ترین مسئله، تربیت و انسان سازی بوده است. فرستادگان الهی نیز همواره در پی آن بوده اند که انسان ها را از ابعاد مختلف اخلاقی و روحی تربیت کنند.
تربیت از مشتقات ماده «ربو»، به معنای «برآمدگی» و «زیادی» است؛ چنان که به بهره پول نیز «ربا» می گویند (راغب اصفهانی، 1412، ص340). برخی نیز اصل «ربو» را «ربب» می دانند (همان) که در این صورت، «تربیت» به معنای تکامل بخشیدن تدریجی به شی ء است (همان، ص336).
امروزه مقصود بسیاری از اندیشمندان مسلمان از واژه تربیت، آن گاه که آن  را در برابر تعلیم قرار می دهند و دربارة انسان به کار می گیرند، «پرورش روحی و معنوی» است. (فتحعلی و دیگران، 1391، ص 26).
قرآن کریم، یکی از اولین و مهم ترین اهداف بعثت پیامبر9 را تزکیه انسان ها می داند و می فرماید:
{لَقَدْ مَنَّ الله عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ} (آل عمران: 164)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
بنابراین، در تعالیم اسلامی، باید به دنبال شیوه ها و راهکارهایی بود که استفاده از آنها، سطح تربیت یافتگی افراد را ارتقا دهد.
امام حسین7 الگوی تربیتی انسان ها
آموزه های اسلامی، راهکارهای نوینی در اختیار افراد قرار می دهد که مایه تهذیب نفس و تربیت اخلاقی افراد می گردد و آنان را به برخورداری از سعادت دنیوی و اخروی رهنمون می سازد. یکی از روش های یادگیری ـ که در روان شناسی یادگیری به آن پرداخته می شود و در تربیت دینی نیز کاربرد گسترده دارد ـ روش الگوبرداری یا سرمشق گیری است.
الگوبرداری یا سرمشق گیری فرایندی است که طی آن، یادگیرندگان، در نتیجه دیدن، شنیدن، یا حتی خواندن رفتار فرد دیگر (سرمشق یا الگو) یا شنیدن چگونگی عملکردش، از او یاد می گیرند و سعی می کنند با سرمشق قرار دادن او، همانند او عمل کنند. الگوبرداری یا سرمشق گیری می تواند به اکتساب رفتارهای تازه یا اجتناب از رفتارهای غلط پیشین بینجامد (سیف، 1379ش، ص 352). یکی از عواملی که احتمال وقوع الگوبرداری را افزایش می دهد، جایگاه الگو نزد یادگیرنده است. هر قدر فرد الگو، منزلت و جایگاه بالاتری نزد یادگیرندگان داشته باشد، احتمال سرمشق گیری و پیروی از او نیز بیشتر می شود. قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام9 را به عنوان سرمشق و الگوی همه مسلمانان معرفی کرده و پیروی از آن حضرت را نجات دهنده انسان ها دانسته است:
{لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً} (احزاب: 21)
همانا برای شما در [زندگی] رسول خدا الگو و سرمشقی نیکوست؛ [البته] برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می‏کنند.
در کنار رسول خدا9، اهل بیت ایشان نیز بهترین سرمشق مؤمنان معرفی شده اند و به الگوپذیری از ایشان تأکید شده است. امام علی7 می فرماید:
اُنْظُرُوا أَهْلَ‏ بَیتِ‏ نَبِیکُمْ‏ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ‏ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ یخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ یعِیدُوکُمْ فِی رَدًى فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا.
به اهل بیت پیامبرتان نظر کنید و ملتزم جهت الهی آنان باشید؛ راه و روش آنها را پیروی کنید که آنان شما را از راه هدایت بیرون نمی برند و به گمراهی بازنمی گردانند. اگر از چیزی بازایستادند، شما هم بازایستید و اگر به جهتی حرکت کردند، شما هم حرکت نمایید. از آنان پیشی مجویید که گمراه می گردید و عقب نمانید که هلاک می شوید. (شریف رضی، 1414، خطبه97).
آن بزرگواران در همه امور ـ اعم از اعتقادات، عبادات و اخلاق ـ بهترین الگو و اسوه برای دیگران اند و هرکس که برای حرکت در مسیر سعادت و خوش بختی تصمیم واقعی دارد، باید به آنان اقتدا کند و با الگوگیری از ایشان در همه مسائل زندگی، خود را به سرمنزل مقصود برساند. در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
فَإِنِّی لَکُمْ مُطِیعٌ مَنْ‏ أَطَاعَکُمْ‏ فَقَدْ أَطاعَ اللهَ‏ وَ مَنْ‏ عَصَاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللهَ.
همانا من مطیع شما هستم؛ کسی که از شما اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و کسی که نافرمانی شما کند، خدا را نافرمانی کرده است (شیخ صدوق، 1413، ج 2، ص 617).
اهل بیت:، از جمله امام حسین7، در پایبندی به صفات پسندیده و خصلت های برجسته انسانی و الهی، برترین نمونه و الگو هستند. یاد و نام امام حسین7، در کنار پذیرش ولایت و امامت او، افراد را به سوی سرمشق گیری از آن حضرت سوق می دهد. شیعه واقعی می داند که راه نجات در دنیا و آخرت، اقتدا به امام حسین7 و سایر امامان و سرمشق گیری از آن پیشوایان مقدس است؛ چنان که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «مَنْ أَتَاکُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یأْتِکُمْ هَلَک»‏؛ «کسی که نزد شما بیاید، نجات یابد و کسی که نزد شما نیاید، هلاک گردد». (همان،  ج 2، ص 613).
امام حسین7، در مسیر خود به سوی کوفه، در نامه ای که برای بزرگان شیعه آنجا می نویسد، خود را سرمشق و مقتدا معرفی کرده، می فرماید:
... وَ نَفْسِی‏ مَعَ‏ أَنْفُسِکُمْ‏ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی مَعَ أَهَالِیکُمْ وَ أَوْلَادِکُمْ فَلَکُمْ بِی أُسْوَةٌ. (مجلسی، 1403، ج 44، ص 382)
خودم با شما، خانواده و فرزندانم با خانواده و فرزندان شما هستند و من الگو و مقتدای شما هستم.
از سوی دیگر می بینیم که زیارت امام حسین7، در منابع دینی ما، جایگاه ویژه ای دارد. اهل بیت: در موارد بسیار، به زیارت آن حضرت توصیه کرده و پاداش های بی شماری برای زائران اباعبدالله الحسین7 برشمرده اند؛ برای مثال، از امام صادق7 روایت شده است:
مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی جِوَارِ نَبِیِّهِ9 وَ جِوَارِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا یَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ8.
هرکس می خواهد در همسایگی پیامبر اکرم9 و نیز در همسایگی امام علی7 و فاطمه زهرا3 باشد، زیارت امام حسین7 را ترک نکند (ابن قولویه، 1356ش، ص 137).
زیارت امام حسین7، افزون بر جنبه های اخروی در ابعاد مختلفی، همچون بعد تربیتی نیز، سودبخش است. زیارت آن حضرت موجب می شود افراد به دلیل محبتی که نسبت به ایشان دارند، در امور تربیتی به ایشان اقتدا کنند و آن حضرت را الگو و سرمشق خود قرار دهند.
بر این اساس، از آثار و کارکردهای زیارت امام حسین7 درس هایی تربیتی است که در این نوشتار به بیان آنها می پردازیم:
1. تقویت آخرت گرایی و ترجیح آخرت بر دنیا
ما انسان ها پیش از ورود به سرای آخرت، چند صباحی را در این دنیا سپری می کنیم تا خود را برای زندگی ابدی در آن عالم، آماده کنیم. در واقع این دنیا مزرعه آخرت است و آخرت، اصل و مقصود از زندگی در این دنیاست. در قرآن کریم می خوانیم: {إِنَّما هذِهِ الْحیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِی دارُ الْقَرار}؛ «این زندگی دنیا، تنها متاع زودگذری است و آخرت سرای همیشگی است». (غافر: 39)
در روایات معصومین: نیز بر توجه به آخرت تأکید شده و نتایج آن بیان گردیده است؛ برای مثال رسول خدا9 فرمود:
مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ الله الْغِنَى فِی قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ وَ لَمْ یخْرُجْ مِنَ الدُّنْیا حَتَّى‏ یسْتَکْمِلَ‏ رِزْقَهُ‏ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْیا أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ الله الْفَقْرَ بَینَ عَینَیهِ وَ شَتَّتَ عَلَیهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ ینَلْ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا مَا قُسِمَ لَهُ.
هر آن کس که در شب و روز، بزرگ ترین دغدغه اش آخرت باشد، خداوند بی نیازی را در دل او جای می دهد و کارش را سامان می بخشد و از دنیا نمی رود، مگر وقتی که روزی اش را کامل دریافت کرده باشد؛ و هر آن کس که شب و روز، بزرگ ترین دغدغه اش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار می دهد (همیشه چشمش گرسنه دنیا است) و کارش را پریشان می سازد و از دنیا به چیزی بیشتر از آنچه برای او مشخص شده، نمی رسد (ابن شعبه، 1404، ص48).
از درس های مهم زیارت امام حسین7، آموزش گرایش به آخرت و عمل برای آن است. این عمل عبادی از جهات متعدد، موجب دل کندن از دنیا و توجه به آخرت می شود:
الف) زائران اباعبدالله الحسین7، به این مطلب توجه دارند که آن حضرت، در راه خدا قیام کرد و جان خویش را فدا نمود و اکنون در دنیای دیگر، از حیات و نعمت های عظیم الهی برخوردار است. آنان متوجه این نکته هستند که یاران امام حسین7 و خاندان آن حضرت ـ که رنج اسارت و بی حرمتی ها را بر خود هموار کردند یا در این راه شربت شهادت نوشیدند ـ همگی زندگی اخروی را بسی بالاتر و ارزشمندتر از زندگی دنیوی می دانستند.
در شب عاشورا، هنگامی که امام حسین7 بیعت خود را از اصحاب برداشت، اصحاب آن حضرت یکی پس از دیگری اعلام وفاداری کردند و حاضر نشدند زندگی دنیوی را به بهای سنگین از دست دادن سعادت اخروی به دست آورند؛ چنان که سخنان نقل شده از آنان، به خوبی بیانگر این واقعیت است؛ برای مثال، مسلم بن عوسجه در پاسخ به امام حسین7 فرمود:
وَ اللهِ لَا نُخَلِّیکَ حَتَّى یَعْلَمَ الله أَنْ قَدْ حَفِظْنَا غَیبَةَ رَسُولِ اللَّهِ9‏ فِیکَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّی أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُذْرَى یُفْعَلُ ذَلِکَ بِی سَبْعِینَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُکَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِی دُونَکَ وَ کَیفَ لَا أَفْعَلُ ذَلِکَ وَ إِنَّمَا هِی قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِی الْکَرَامَةُ الَّتِی لَا انْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً.
به خدا قسم تو را رها نمی کنیم تا خداوند بداند که ما غیبت رسول خدا9 را در مورد تو حفظ کردیم؛ به خدا قسم، اگر می دانستم که کشته می شوم، سپس زنده می گردم، سپس مرا آتش می زنند و [خاکستر] مرا را به باد می دهند و این عمل هفتاد بار درباره من انجام می گیرد، از تو جدا نمی شدم تا اینکه در راه تو کشته شوم؛ و چگونه در راه تو فداکاری نکنم، درحالی که فقط یک بار کشته می شوم و پس از آن از کرامتی برخوردار می شوم که هیچ گاه پایانی نخواهد داشت (مفید، 1413، ج 2، ص 92).
امام حسین7 و اصحاب آن حضرت، با این فداکاری و تحمل سختی ها، آخرت گرایی و گذشتن از دنیا را برای رسیدن به سعادت اخروی به ما آموختند.
ب) زائران اباعبدالله الحسین7 این عمل را برای تقرب به خدا انجام می دهند و همه تلاش و هزینه هایشان در این راه عملی عبادی در نظر گرفته می شود. آنان در زیارت، به درک ثواب اخروی و برخورداری از شفاعت امام حسین7 امید دارند. امام صادق7 فرمود:
مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ7 مِنْ شِیعَتِنَا لَمْ یَرْجِعْ حَتَّى یُغْفَرَ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ، وَ یُکْتَبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا وَ کُلِّ یَدٍ رَفَعَتْهَا دَابَّتُهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ أَلْفُ سَیِّئَةٍ وَ تُرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ.
هر یک از شیعیان ما که امام حسین7 را زیارت کند، باز نمی گردد مگر آنکه همه گناهانش آمرزیده شده است و در ازای هر قدمی که برداشته و هر دستی که چهارپایش برداشته، هزار حسنه برای او نوشته می شود و هزار گناه از او محو می گردد و هزار درجه بالا می رود (ابن قولویه، 1356ش، ص 134).
بدین ترتیب، زیارت امام حسین7، به طور طبیعی، توجه افراد را به روز قیامت و حساب بازپسین افزایش می دهد و اهمیت آخرت و کار برای نجات در روز قیامت را به آنان می نمایاند.
2. افزایش تمایل به انجام دادن کارهای نیک
می دانیم هدف از آفرینش انسان، برخورداری از اجر معنوی و وصول به کمال واقعی، (قرب خداوند) است. خداوند متعال انسان ها را این گونه به روی آوردن به سوی انجام کارهای نیک توصیه می کند:
{مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ}  (نحل: 97)
هر کس کار شایسته‏ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، درحالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‏دادند، خواهیم داد.
هر عمل شایسته ای که در مسیر کمال و رضایت الهی است، مصداقی از عمل صالح، و مورد توصیه قرآن کریم و روایات معصومین: است. امام علی7 در توصیه به عمل صالح می فرماید:
... فَلْیکُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَیکَ ذَخِیرَةُ الْعَمَلِ الصَّالِح‏.
پس باید که دوست داشتنی ترین اندوخته در نظر تو، اندوختن کار نیک باشد (شریف رضی، 1414، نامه 53).
در این میان، زیارت اباعبدالله الحسین7، نقش مهمی در سوق دادن افراد به سوی انجام دادن کارهای نیک ایفا می کند.
همان طور که می دانیم، اهل بیت عصمت و طهارت: مقربان درگاه خداوند هستند و قرآن کریم محبت به آنان را مزد رسالت برشمرده است. در روایات نیز، به زیارت آنان بسیار سفارش شده است؛ بدین ترتیب زیارت سیدالشهدا7 معنویت و نورانیت عظیمی در عمق وجود زائران ایجاد می کند؛ به گونه ای که آنان خود را در ارتباط نزدیک با خدا و اولیای الهی احساس می کنند؛ گویا در محضر آنان هستند و از این حضور بهره می برند. به دنبال این حالت، آنان به طور طبیعی به عبادت و راز و نیاز با خدا و انجام دادن کارهای نیک رغبت بیشتری دارند؛ احساس می کنند دلشان برای اطاعت خداوند و انجام کارهای خداپسندانه نرم شده است؛ تسلط شیطان بر آنان کاهش یافته و وسوسه هایش دیگر کارگر نیست. در این حالت، آنان به انجام دادن اعمال صالحی از قبیل عبادت و ذکر، انفاق در راه خدا، کمک به دیگران و حتی جهاد در راه خدا میل و رغبت پیدا می کنند و از انجام آن ها طفره نمی روند.
بدین ترتیب می توان گفت یکی از درس های مهم زیارت اباعبدالله الحسین7، افزایش تمایل افراد به انجام کارهای نیک است.
3. افزایش گرایش به فضایل اخلاقی
دین اسلام آموزه های مهمی در زمینه اخلاق فردی و اجتماعی دارد که رعایت آنها موجب پیشرفت و سعادت فرد و جامعه خواهد بود؛ در مقابل، بدون رعایت اخلاق، جامعه رو به انحطاط می رود و می پوسد. ازاین روست که در اسلام، به اخلاق توجه و اهمیت بسیاری داده می شود؛ برای مثال، امام علی7 می فرماید:
عَلَیکُمْ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا رِفْعَةٌ وَ إِیّاکُمْ وَ الْأَخْلَاقَ الدَّنِیةَ فَإِنَّهَا تَضَعُ الشَّرِیفَ وَ تَهْدِمُ‏ الْمَجْدَ.
بر شما باد به تحصیل و رعایت مکارم اخلاق که مایه رفعت است و از خوی های پست دوری کنید که آن انسان های شریف را پست می کند و بزرگواری را از بین می برد (مجلسی، 1403، ج 75، ص 53).
شجاعت، جوانمردی، صبر، ادب، عفو و خطاپوشی، سخاوت، عفت، غیرت و راستگویی، از صفاتی هستند که وجود آنها، فرد و جامعه را ارتقا می دهد و نبود آنها، فرد و جامعه را به انحطاط می کشاند.
یکی از امتیازات شیعیان اهل بیت: آن است که الگوها و ابزارهایی در اختیار دارند که در آموزش موازین اخلاقی تأثیر آشکاری دارد. حادثه کربلا رویدادی است که این الگوهای اخلاق را در اختیار انسان ها گذاشته است. در کنار شخصیت بی بدیل امام حسین7، در واقعه کربلا شخصیت هایی داریم که هر یک در اوج کمالات اخلاقی قرار داشتند؛ بزرگانی همچون عباس بن علی، علی اکبر8، حبیب بن مظاهر، حرّ بن یزید ریاحی، قاسم بن حسن8، حضرت زینب3 و بسیاری دیگر از خاندان و اصحاب امام حسین7. هر یک از این افراد، نمادی هستند که بر تارک صفات اخلاقی می درخشند. امام حسین7 خود در اوج صفاتی از قبیل غیرت، شجاعت، عفو و خطاپوشی، صبر و... قرار دارد. حضرت ابوالفضل7، وفاداری و جوانمردی، و شجاعت و ادب را به همگان می آموزد؛ حضرت زینب3 نمادی عظیم از عفت و صبر است؛ حر بن یزید ریاحی نماد ادب، توبه و سعادتمندی است و همین طور درباره سایر اصحاب و یاران امام حسین7... .
زیارت امام حسین7، ابزاری برای یادآوری این صفات برجسته اخلاقی است. زائران امام حسین7، به آن حضرت و یارانش عشق می ورزند و تلاش می کنند از نورانیت آنها بهره ببرند؛ با زیارت یاد و خاطره آن بزرگمردان را در دل خود زنده می کنند و صفات اخلاقی برجسته آنان را در وجود خود متبلور می سازند.
4. ایجاد و تقویت انگیزه توبه و بازگشت از گناهان
انسان ها معصوم از خطا و اشتباه نیستند و گاه در اثر غفلت و فراموش کردن خدا و عذاب دوزخ، دچار لغزش شده و گناهی را مرتکب می شوند. خدای متعال به گناهکاران دستور می دهد از گناه خود توبه کنند و به سوی او باز گردند. در قرآن کریم می خوانیم:
{یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیئاتِکُمْ وَ یدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ} (تحریم: 8)
ای کسانی که ایمان آورده‏اید، به سوی خدا توبه کنید؛ توبه‏ای خالص. امید است [با این کار] پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایی از بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند.
توبه از گناهان، برای کسانی که گاه دچار غفلت و گناه می شوند، دشوار نیست؛ اما برای آنان که با اصرار بر گناه و ادامه دادن آن قلب خود را سیاه کرده اند، دشوار می شود. با این حال، خدای منان با رحمت بی انتهای خود، حتی بندگان غرق در گناه و معصیت خود را نیز فراموش نمی کند و راه نجاتی برای آنان در نظر گرفته است. خداوند هیچ گاه در رحمت خود را به روی بندگان خود نمی بندد و همواره روزنه هایی برای بازگشت باز می گذارد و بارقه هایی از امید برایشان قرار می دهد. داستان «فضیل بن عیاض» که در آغاز کار، راهزنی خطرناک بود و با شنیدن یک آیه قرآن توبه کرد و از عابدان و زاهدان زمان خود گردید (مکارم شیرازی، 1374، ج 23، ص 345)، تنها نمونه ای از موارد بی شمار است.
یکی از موقعیت هایی که باعث انقلاب درونی اخلاقی و معنوی در افراد می شود، زیارت امام حسین7 است. کسانی که آلوده به گناه و معصیت بوده اند، اما با زیارت اباعبدالله الحسین7، به یک باره مسیر زندگی خود را تغییر داده و راه صلاح و بندگی در پیش گرفته اند، بسیارند. زیارت امام حسین7 به روش های مختلف، آدمیان را به دگرگونی روحی و معنوی و ترک گناه سوق می دهد:
الف) وقتی فردی لذت یک گناه را می چشد، بازگشت و پشیمانی از آن، گاه بسیار دشوار می شود و توبه کردن را سخت می کند. ازاین رو فرد به راحتی نمی تواند تصمیم به ترک گناه و توبه بگیرد. توبه و بازگشت به سوی خدا آن گاه واقعی است که فرد محبت خدا و اولیای الهی را در وجود خود احساس کند. در مناجات شعبانیه می خوانیم:
إِلَهِی لَمْ یکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیتِکَ إِلَّا فِی‏ وَقْتٍ‏ أَیقَظْتَنِی‏ لِمَحَبَّتِکَ.
خدایا من قدرت رویگردانی از نافرمانی تو را ندارم؛ مگر زمانی که مرا برای محبت خودت بیدار کنی (ابن طاووس، 1409، ج 2، ص 686).
بدین ترتیب، باید به دنبال موقعیت هایی بود که افراد در آنها محبت خدا و اولیای او را در وجود خود بیشتر احساس می کنند؛ چراکه در این موقعیت ها آدمی زشتی گناه و نافرمانی خداوند را بیشتر احساس می کند و با قاطعیت بیشتری تصمیم به ترک گناه می گیرد. یکی از این موقعیت ها، زیارت اهل بیت: است.
فردی که به زیارت پیشوایان معصوم می رود، محبت خود را نسبت به ایشان احساس می کند و ناخشنودی ایشان را از ارتکاب گناه درمی یابد. او می بیند که اولیای الهی از اعمال زشت او ناخشنود هستند و او با رفتارش، آنان را از خود ناراحت می کند. بنابراین از رفتارهای ناپسند گذشته اش توبه می کند و تصمیم می گیرد که از این پس، دیگر آنها را مرتکب نشود.
ب) زائران امام حسین7 این عمل را رفتاری بسیار پسندیده و با اجر می دانند و افتخار زیارت امام حسین7 را بزرگ می شمارند. ازاین رو با اینکه خود را گناهکار می دانند، چون امام حسین7 را دوست دارند، آن حضرت را زیارت می کنند. در این حالت، پدیده ای به نام ناهماهنگی شناختی بروز می کند. برخی زائران امام حسین7، از سویی به رفتار گناه آلود و خلاف شرع عادت کرده اند و ترک آن را سخت می دانند و از سوی دیگر، امام حسین7 و زیارت آن حضرت را نیز دوست دارند و می دانند که با ارتکاب گناه، امام حسین7 را از خود ناخشنود می سازند. آنان با خود می گویند: چطور می توانند زائر امام حسین7 باشند و در عین حال، این گناه را هم مرتکب شوند؟! چگونه می توانند به امام حسین7 ارادت بورزند؛ درحالی که با گناه خود، آن حضرت را ناخشنود می سازند؟! چگونه ممکن است علی رغم این کار خلاف، خود را در زمره زائران امام حسین7 قلمداد کنند؟! چگونه می توانند خود را پیرو امام حسین7 به حساب آورند؛ درحالی که با انجام گناه، از آن حضرت دور می شوند؟! چگونه... . برای رفع این ناهماهنگی شناختی، افراد دو راه در پیش دارند: ترک گناه، ترک زیارت امام حسین7. زیارت امام حسین7، نشان دهنده آن است که افراد این راه را انتخاب کرده اند و می خواهند گناه نکنند.
5. آموزش اخلاص
نیت و انگیزه، در جهت بخشی به اعمال انسان، نقش عمده دارد. اخلاص و انجام اعمال به خاطر خدا، به اعمال و نیز به فرد مخلِص ارزش می دهد. به فرموده امام علی7:
طُوبَى لِمَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلهِ‏ عَمَلَهُ‏ وَ عِلْمَهُ‏ وَ حُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلَامَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ. (ابن شعبه، 1404، ص91)
خوشا آن که عمل و علمش، دوستی و دشمنی اش، انجام دادن و ترک کردنش، سخن و سکوتش و کردار و گفتارش فقط برای خدا باشد.
گاهی خدایی ترین کارها، به علت آفتی در نیت خراب و تباه می شود؛ مانند نماز شب یا انفاق یا جهاد که از روی ریا انجام شود. در مقابل، گاه کارهای معمولی و دنیایی، اگر به خاطر خدا انجام شود، ارزش می یابد (محدثی، 1392، ص 41). ازاین رو، باید مواظب نیت ها و انگیزه ها بود تا به ریا آلوده نشود؛ چراکه اعمال را از ارزش می اندازد؛ مثل فضلة موش که اگر در ظرف بزرگ غذایی پیدا شود، همه آن را نجس و غیرقابل استفاده می کند؛ نباید گذاشت اعمال نیک و عبادات، به فضلة ریا آلوده شود.
یکی از راه های مهم فراگیری اخلاص، الگو گرفتن از اهل بیت: است. امام حسین7 در سراسر قیام بزرگش از نهایت اخلاص برخوردار بود. مناجات های اباعبدالله الحسین7 در روز عاشورا، به خصوص مناجات آن حضرت در قتلگاه، آشکارا اخلاص آن حضرت را نشان می دهد؛ برای مثال، به فرازهایی از مناجات آن حضرت، در ساعات آخر حیات خود، توجه می کنیم:
اللَّهُمَّ! مُتَعالِىَ‏ الْمَکانِ‏، عَظیمَ‏ الْجَبَرُوتِ، شَدیدَ الِمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَریضُ الْکِبْرِیاءِ، قادِرٌ عَلى‏ ما تَشاءُ، قَریبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَریبٌ إِذا دُعیتَ، مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ إِلَیکَ، قادِرٌ عَلى‏ ما أَرَدْتَ، وَ مُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ، وَ شَکُورٌ إِذا شُکِرْتَ، وَ ذَکُورٌ إِذا ذُکِرْتَ، أَدْعُوکَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَیکَ فَقیراً، وَ أَفْزَعُ إِلَیکَ خائِفاً، وَ أَبْکی إِلَیکَ مَکْرُوباً، وَ اسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیکَ کافِیاً.
خدایا! ای بلندجایگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند [در کیفر و انتقام]! بی نیاز از مخلوقات! صاحب کبریایی گسترده! بر هر چه خواهی قادری! رحمتت نزدیک! پیمانت درست! دارای نعمت سرشار! بلایت نیکو! هرگاه تو را بخوانند، نزدیکی! بر آفریده‏ها احاطه داری! توبه‏پذیر توبه کنندگانی! بر هر چه اراده کنی، توانایی و به هر چه بخوانی، می‏رسی! چون سپاست گویند، سپاسگزاری و چون یادت کنند، یادشان می‏کنی! حاجتمندانه تو را می‏خوانم و نیازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه می‏برم و با حال حزن به درگاه تو می‏گریم و ناتوانمندانه از تو یاری می‏طلبم؛ تنها بر تو توکل می‏کنم (مقرم، 1399ق، ص 282).
اخلاص بالای اصحاب امام حسین7 در صحنه کربلا به بالاترین صورت آشکار است. شخصیت های بزرگی مانند زهیر بن قین، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، جون، سعید ابن عبدالله حنفی، ابوثمامه صاعدی، حر بن یزید ریاحی و مقدم بر آنها خاندان آن حضرت، همچون علی اکبر، ابوالفضل العباس، قاسم و... هر یک به گونه ای درجه بالای اخلاص خود را در کارزار کربلا به نمایش گذاشتند.
زائران اباعبدالله الحسین7، به هنگام زیارت، اخلاص بالای آن حضرت و یاران باوفایش را با تمام وجود احساس می کنند و از ایشان برای امور زندگی خود الگو می گیرند. آنان متوجه این نکته هستند که عظمت امام حسین7 و قیام آن حضرت و نیز اثرگذاری آن در طول تاریخ، به دلیل اخلاص ایشان در این کار است و در نتیجه، هر کار خیری تنها در صورت اخلاص، ارزش می یابد و سزاوار اجر و پاداش می شود.
6. حفظ و تقویت روحیه جهاد و شهادت
جهاد امر مقدسی است که دین اسلام بر آن تأکید دارد. اگر جهاد و حکم الهی درباره  آن نبود، کیان اسلام در معرض خطر قرار می گرفت. قرآن کریم مؤمنان را به پیکار و جهاد در راه خدا تشویق می کند و مجاهدان راه او را بر سر باز زنندگان از آن برتری داده و فضیلت و پاداش بزرگی برای آنان مهیا کرده است؛ آنجا که می فرماید:
{لا یسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ الله الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ الله الْحُسْنى‏ وَ فَضَّلَ الله الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیماً} (نساء: 95)
[هرگز] افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترک‏کنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده و به هر یک از این دو گروه [به نسبت اعمال نیکشان،] خداوند وعده پاداش نیک داده و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
در سایه   جهاد در راه خداوند، امور دین و دنیای مسلمانان، اصلاح، و سعادت دنیا و آخرت نصیب آنان می شود. چنانچه مسلمانان به جهاد قیام نکنند، کفر، ظلم و فساد، جامعه را فرامی گیرد و ستمگران و مستبدان بر زندگی و جامعه مسلمان مسلّط می شوند و چنین امتی هرگز رستگار نمی شود. بقای عظمت مسلمانان وامدار جهاد است و اگر آنان به این مهم اهتمام نورزند، دشمنان اسلام نقشه های شوم و شیطانی خود را به کار می گیرند و به سرزمین آنان حمله می کنند و تمام امکانات و منابع آنان را به غارت می برند.
در اسلام، اسوه های جهاد در راه خدا کم نیستند. انسان های بزرگی همچون حمزه سیدالشهدا، عمار، ابودجانه انصاری، حنظله غسیل الملائکه، مالک اشتر و... از این گروه اند؛ اما اهل بیت عصمت و طهارت: در رأس همه مجاهدان قرار دارند و الگوی همه انسان ها هستند. رسول خدا9، امیرالمؤمنین7، امام حسن7 و امام حسین7 ـ که در موقعیت مبارزه مسلحانه با دشمنان قرار گرفتند ـ هیچ گاه در این کار سستی نورزیدند و با همت و صلابت تمام اقدام کردند. در این میان، قیام و جهاد و شهادت امام حسین7 جایگاه برجسته ای دارد.
به یقین، امام حسین7 نمونه اعلای جهاد در راه خداست. مصیبت هایی که آن حضرت در جهاد در راه خدا دید، برای هیچ کس رخ نداده است؛ چنان که در زیارت عاشورا می خوانیم:
وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ. (شهید اول، 1410، ص 179)
و بزرگ و عظیم است مصیبت تو در آسمان ها بر همه اهل آسمان ها.
بدین ترتیب، در لزوم آمادگی برای قیام و جهاد در راه خدا هیچ عذری برای افراد باقی نمانده است.
زیارت امام حسین7 یادآور مجاهدت، شجاعت و ازجان گذشتگی آن حضرت است و زائران ایشان، به طور طبیعی می آموزند که مجاهدت در راه خدا آن قدر ارزش دارد که شخصیت عظیمی همانند حسین بن علی8 نیز پای به این راه می نهد و تمام سختی های آن را به جان می خرد، یاد می گیرند که در صورت کوتاهی در انجام وظیفه از ترس جان، در پیشگاه الهی عذری ندارند و بازخواست خواهند شد.
بدین ترتیب، زیارت امام حسین7 فرهنگ جهاد در راه خدا را در جامعه نشر می دهد و روحیه مجاهدت و شهادت طلبی را در افراد تقویت می کند.
7. آموزش مساوات و برابری
اصل مساوات و برابری نخستین پایه نظام اجتماعی اسلام است. انسان ها خصائص مشترکی دارند که باعث می شود در جامعه حقوق برابری داشته باشند:
اولاً، انسان ها از هر نژاد و با هر نوع خصیصه مادی و معنوی،  از دو انسان (مرد و زن) آفریده شده اند.
{الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً} (نساء: 1)
 همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را [نیز] از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانی [در روی زمین] منتشر ساخت.
ثانیاً، گرچه انسان ها بخشی از شخصیت خود را از عواملی می گیرند که در زندگی و جامعه آنها نقش ایفا می کنند، ولی بخش دیگری از شخصیت انسان ها ـ که حائز اهمیت ویژه است ـ در فطرت و سرشت مشترک آنها ریشه دارد و همه انسان ها این سرمایه عظیم را از خدا گرفته اند.
انسان ها شخصیت و سرشت فطری را، پیش از آنکه شخصیت اکتسابی به دست آورند، داشته اند و همه انسان ها در این ویژگی مشترکند. گرچه تفاوت بینش ها و اختلاف عقیده ها میان انسان ها فاصله انداخته و باعث گروه بندی های زیادی در جامعه آنها شده است، ولی این گونه فاصله ها هرگز انسان ها را از طبیعت همگون انسانی خارج نساخته است: {وَ مَا کاَنَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ}؛ «[در آغاز] همه مردم امّت واحدی بودند؛ سپس اختلاف کردند». (یونس: 19)
بدین ترتیب، یکی از اصول مسلّم و پراهمیت اسلام در روابط اجتماعی آدمیان، اصل مساوات و برابری است. همه انسان ها، با هر نژاد، زبان، رنگ و ملیتی، در انسان بودن با یکدیگر برابرند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. به فرموده رسول خدا9، «اَلنَّاسُ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ سَوَاء»؛ «مردم مانند دندانه های شانه با هم برابرند» (شیخ صدوق، 1413، ج4، ص 379).
بر اساس این اصل مهم اسلامی، مسلمانان، از هر نژاد و هر قبیله و دارای هر زبان و هر سن و سال، با یکدیگر برادرند؛ هر چند یکی در شرق زندگی کند و دیگری در غرب. اسلام تمام مسلمان ها را یک خانواده می‏داند و همه را خواهر و برادر یکدیگر خطاب می کند: {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}، (حجرات: 10) نه تنها در لفظ و در شعار، که در عمل و تعهدهای متقابل نیز همه خواهر و برادرند (مکارم شیرازی، 1374، ج22، ص172).
رسول خدا9 در توصیه هایشان به امیر مؤمنان علی7 می فرماید:
یا عَلِی إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ أَذْهَبَ بِالْإِسْلَامِ نَخْوَةَ الْجَاهِلِیةِ وَ تَفَاخُرَهَا بِآبَائِهَا أَلَا إِنَّ النَّاسَ مِنْ آدَمَ وَ آدَمَ‏ مِنْ‏ تُرَابٍ‏ وَ أَکْرَمَهُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاهُمْ.
یا علی! همانا خداوند متعال با اسلام غرور و تفاخر به پدران در دوران جاهلیت را از بین برد؛ همانا مردم از نسل آدم هستند و آدم از خاک آفریده شد و گرامی ترین انسان ها نزد خداوند، پرهیزگارترین آنهاست (شیخ صدوق، 1413، ج4، ص363).
با این حال، گاه ممکن است روحیه خودبرتربینی، برخی افراد را به سوی عدم تمکین در مقابل این آموزه اسلامی سوق دهد. در این حالت، آنان، با دیده حقارت به دیگران نگاه می کنند و به دلیل برخورداری از برخی مزایا ـ مانند ثروت، هوش، زیبایی و تحصیلات بیشتر ـ به دیگران فخر می فروشند. اسلام، این اخلاق را ناپسند می داند و چنین رفتاری را اجازه نمی دهد.
یکی از فواید زیارت امام حسین7، حفظ و تقویت فرهنگ مساوات میان افراد جامعه است. در واقعه عاشورا، افرادی از همه اقشار حضور داشتند؛ هم بزرگ زادگانی همچون حضرت ابوالفضل و علی اکبر8 حاضر بودند و هم غلام سیه چرده ای همچون «جون»، غلام ابوذر غفاری؛ امام حسین7 هم بر بالین علی اکبر حاضر شدند و هم بر بالین «جون» (مجلسی، 1403، ج 45، ص 23). زائر اباعبدالله الحسین7 در کنار مرقد مطهر ایشان، به اصحاب آن حضرت، از حضرت ابوالفضل العباس گرفته تا جون، با عبارت «السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله الحسین7» سلام می دهد.
در کنار مرقد مطهر امام حسین7، همه اقشار جامعه در کنار هم، بدون توجه به ویژگی های ظاهری و اسباب تفاوت اجتماعی، آن حضرت را زیارت می کنند. همه افراد از همه اقشار
ـ  اعم از زن و مرد، فقیر و ثروتمند، کارمند و کشاورز و بازاری، باسواد و بی سواد ـ در زیارت سیدالشهداء7 شرکت می کنند. در این عمل، هیچ کس خود را برتر یا پایین تر از دیگری نمی شمارد. همه در کنار هم به زیارت می پردازند. نه ثروتمند خود را برتر می داند و نه فقیر، خود را پایین تر از دیگران می شمارد. ازاین رو زیارت به یک قشر خاص اختصاص ندارد. همه آنان به دنبال کسب نورانیت و اجر و ثواب اخروی، با زیارت اباعبدالله الحسین7، هستند و در این راه سر از پا نمی شناسند. آنان می دانند که هرگونه احساس خودبرتربینی، زیارت سیدالشهداء7 را بی ارزش می سازد.
بدین ترتیب، زیارت امام حسین7 به همه درس مساوات و برابری می آموزد و این فرهنگ را در جامعه، نشر می دهد تا افراد نه خود را برتر از دیگری بدانند و نه دیگری را از خود بالاتر شمارند.
فهرست منابع
٭ قرآن کریم، ترجمه مکارم شیرازی، تهران، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1380ش.
ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول9، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1404ق/1363ش.
ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران، انتشارات جهان، 1348 ش.
ــــــــــــــ ، إقبال الأعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1409ق.
ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دار المرتضویة، 1356 ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، دمشق ـ بیروت، دارالعلم/ الدارالشامیة، 1412ق.
سیف، علی اکبر، تغییر رفتار یا رفتاردرمانی: نظریه ها و روش ها، ویرایش دوم، تهران، نشر دوران، 1379ش.
شریف رضی، محمد بن حسین (گردآورنده)، نهج البلاغة (نسخه صبحی صالح)، قم، انتشارات هجرت، 1414ق.
شهید اول، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة، قم، مدرسه امام مهدی/، 1410ق.
شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413ق.
فتحعلی، محمود و دیگران، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، زیر نظر استاد محمدتقی مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی=، 1391 ش.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
محدثی، جواد، اخلاق اسلامی، قم، انتشارات دلیل ما، 1392 ش.
مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413ق.
مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین او حدیث کربلاء، بیروت، دارالکتاب الإسلامی، 1399ق/1979م.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1374 ش.