شخصیتشناسی از علومی است که از دیرباز استفاده میشده و کاربردهای وسیعی در زندگی بشر داشته است. برخی برای شناسایی بعضی اقشار، افراد و نحوه عملکرد آنان، با روشهای خرافی و غیر معتبر و غیر علمی به مطالعه میپرداختند؛ اما برخی روشها هم وجود داشته است که با بهرهگیری از نظریههای روانشناسی شخصیت به شخصیتشناسی پرداختهاند و نتایج قابل استناد و معتبری به دست دادهاند.
از حوادثی که باید بازپژوهی شود، حادثه عظیم کربلاست. نقشآفرینان حادثه کربلا از جمله شگفتانگیزترین افراد تاریخ بشریتاند که به شخصیتشناسی نیاز دارند؛ حادثهای که نقشآفرینان آن در یکسو انسانهای پاک و شایستهای بودند که حتی دشمنانشان به پاکی آنان اعتراف کردند و در اوج انسانیت و کمال بودند. در مقابل آنان افرادی بودند که از هیچ جنایتی کوتاهی نکردند؛ با اینکه در گذشته از همفکران و همسنگران این انسانهای پاک بودند.
سؤالی که بسیاری از ذهنها را در طول تاریخ به خود مشغول کرده این است که چرا این افراد تا این حد در انجام دادن رفتارهای بزهکارانه خود اصرار داشتند؟ چرا تا این حد تغییر رفتار دادند و این تغییر رفتار از چه چیز نشئت میگرفت؟
برای تبیین شخصیت این افراد، این مقاله با عنوان «شخصیتشناسی جنایتکاران حادثه کربلا» تألیف شد تا شخصیت بعضی از سرشناسترین افرادی بازپژوهی شود که در حادثه کربلا و جنایات آن نقشآفرینی داشتند. ابتدا شخصیت آنان تبیین، و سپس با توجه به نظریههای شخصیت تحلیل میشود.