زیارت عامل بیداری و خروج از غفلت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو گروه اخلاق و اسرار پژوهشکده حج و زیارت

چکیده

در این مقاله به تأثیر زیارت مراقد مطهر معصومان در خروج زائران از غفلت پرداخته شده است. یکی از شرایط اصلی حرکت در مسیر صراط مستقیم، حفظ بیداری و هشیاری (یقظه) است. تنها در این صورت است که انسان به سعادت ابدی و خوشبختی واقعی دست می‌یابد. توجه به دنیا و زرق و برق آن، سبب فراموشی و غفلت می‌شود و انسان را از طی مسیر سعادت ابدی بازمی‌دارد. ازاین‌رو انسانها باید راه‌هایی برای حفظ و تقویت بیداری خود داشته باشند تا دچار غفلت نشوند. یکی از مهمترین آنها، زیارت مراقد مطهر اهل بیت است.
زیارت می‌تواند از جهات متعدد بر خروج زائران از غفلت تأثیرگذار باشد که مهمترین آنها عبارت‌اند از: تأثیرگذاری زیارت در توجه به کرامت ذاتی انسان، توجه دادن به هدف از خلقت انسان، افزایش توجه به خدا و یاد او، درک کم‌ارزش بودن زندگی دنیا، بیدار شدن نسبت به عیوب و نواقص و گناهان خود، و توجه به مقام والای اهل بیت

کلیدواژه‌ها


مقدمه

بیدار و هشیار بودن از امور مهم در سیر الهی و معنوی به شمار میرود که از آن به «یقظه» (بیداری) تعبیر میشود. «یقظه» نقطه مقابل «غفلت»، و به معنای آگاهی است. بعضی از عارفان آن را از منازل آغازین سیر و سلوک برشمردهاند. «یقظه» در اصطلاح عارفان اسلامی، بیداری از خواب غفلت و توجه به کردارهای گذشته برای جبران خطاها و جهتگیریهای صحیح در آینده است. امام خمینی= در کتاب جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ضمن اینکه «یقظه» را گام اول در تهذیب نفس میدانند، ذیل این عنوان چنین مینویسند:

تا کی میخواهید در خواب «غفلت» به سر برید و در فساد و تباهی غوطهور باشید؟! از خدا بترسید و از عواقب امور بپرهیزید، از خواب «غفلت» بیدار شوید. شما هنوز بیدار نشدهاید، هنوز قدم اول را برنداشتهاید. قدم اول در سلوک «یقظه» است؛ ولی شما در خواب به سر میبرید. چشمها باز و دلها در خواب فرو رفته است. اگر دلها خوابآلود، و قلبها بر اثر گناه سیاه و زنگزده نمیشد، اینطور آسودهخاطر و بیتفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمیدادید. اگر قدری در امور اخروی و عقبات هولناک آن فکر میکردید، به تکالیف و مسئولیتهای سنگینی که بر دوش شماست، بیشتر اهمیت میدادید (امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۵۱).

آیات و روایات فراوانی به همین منظور، از منبع وحی یا سرچشمه قلب پیامبر اکرم۹ صادر شده است. اساساً تمام آیات انذار و بشارت، برای رسیدن به همین هدف است؛ یعنی هدفش زدودن آثار «غفلت» و بیدار ساختن افراد و اقوامی است که در خواب بیخبری فرو رفتهاند. هشدارهای قرآن مجید با جملههایی مانند {اَفَلَا تَعْقِلُون} (آیا اندیشه نمیکنید و عقل خود را به کار نمیاندازید؟!)، {أَفَلَا تَذَکَّرُون} (آیا متذکر نمیشوید؟!)، {اَفَلَا تَتَفَکَرُونَ} (آیا اندیشه نمیکنید؟!) ـ که بارها و بارها در قرآن کریم تکرار شدهاند ـ و مانند اینها، همه بهمنزله بانگهایی است که رهبر بیدار دل به پیروانی که در خواب سنگین فرو رفتهاند، میزند تا بیدار شوند و آماده حرکت به سوی مقصد شوند. همچنین آیاتی که بر ذکر خدا تأکید دارد و اعراض از ذکر حق را منشأ تباهی انسان و «معیشت ضنک» در این جهان و نابینا محشور شدن در آن جهان میشمرد (طه: ۱۲۴) و نیز آیاتی که مسلمانان را از «اسباب لهو»، یعنی امور غافلکننده انسان از یاد خدا برحذر میدارد (مثلاً لقمان: ۶)، همه برای رسیدن به این مقصود، یعنی حالت «یقظه» و بیداری است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۴۸).

آیه زیر بهروشنی بر بیدار شدن و به خود آمدن دلالت میکند.

{إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ} (اعراف: ۲۰۱).

کسانی که تقوا دارند، چون وسوسه‏ای از [سوی‏] شیطان به آنان برسد، [خداوند را] یاد می‏کنند. آنگاه ناگهان بینا میشوند.

در مقابل، غفلت میتواند عواقب وخیمی برای انسان به دنبال داشته باشد. خداوند درباره غافلان میفرماید:

{وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ} (اعراف: ۱۷۹).

بهیقین بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده‏ایم؛ [زیرا] آنان را دل‏هایی است که به وسیله آن [معارف الهی را] در نمی‏یابند و چشمانی است که با آن [حقایق و نشانه‏های حق را] نمی‏بینند و گوش‏هایی است که به وسیله آن [سخن خدا و پیامبران را] نمی‏شنوند. آنان مانند چهارپایاناند؛ بلکه گمراه‏ترند. اینان همان غافلاناند.

ازاینرو همگان باید دنبال راههایی برای حفظ هشیاری و بیداری خود یا بازگشت به این وضعیت باشند؛ زیرا همانگونه که از آیه پیشگفته استفاده میشود، سعادت ابدی انسانها به این امر بستگی دارد.

از سوی دیگر میدانیم که در دین اسلام و ادیان الهی دیگر، به زیارت اماکن مقدس و مراقد مطهر اولیای الهی بسیار توجه شده است. روایات موجود در تشویق به زیارت و بیان آثار و نتایج عظیم زیارت مراقد مطهر معصومان: به حدی زیاد است که جای شک و شبههای باقی نمیماند. این روایات را به دستههای مختلف میتوان تقسیم کرد: برخی از روایات، بر تأثیر زیارت بر پاک شدن گناهان یا بهرهمند شدن از نعمتهای بهشتی تأکید کردهاند؛ برای مثال سُدَیر صیرفی میگوید: نزد امام باقر۷ بودیم. در آن حال جوانی سخن از مرقد مطهر امام حسین۷ به میان آورد. امام باقر۷ فرمود:

مَا أَتَاهُ عَبْدٌ فَخَطَا خُطْوَةً إِلَّا کَتَبَ الله لَهُ حَسَنَةً وَ حَطَّ عَنْهُ سَیِّئَةً (ابن قولویه، ۱۳۵۶ش، ص۱۳۴).

هیچ بندهای به زیارت قبر امام حسین۷ نمیرود و قدمی برنمیدارد، مگر آنکه خداوند برای آن، حسنهای برایش مینویسد و گناهی از او محو میکند.

اما دسته دیگری از آن روایات، دستاوردی بسیار فراتر از بهشت یا آمرزش گناهان را مطرح میکنند؛ برای مثال زید شحّام از اصحاب امام صادق۷ میگوید: به امام صادق۷ عرض کردم: «مَا لِمَنْ زَارَ رَسُولَ الله»؟؛ «کسی که رسول خدا۹ را زیارت کند، چه عاید او میشود؟» فرمود: «کَمَنْ زَارَ الله عَزَّ وَ جَلَّ فَوْقَ عَرْشِه»؛ «همانند کسی است که خدا را بر عرشش زیارت کند». گفتم: «فَمَا لِمَنْ زَارَ أَحَداً مِنْکُمْ؟»؛ پس کسی که یکی از شما اهل بیت: را زیارت کند، چه عاید او میشود؟» فرمود: «کَمَنْ زَارَ رَسُولَ الله»؛ «مانند کسی است که رسول خدا۹ را زیارت کرده باشد» (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۸۵).

میتوان گفت یکی از آثاری که این روایات، آنها را در بر میگیرند، بیدار شدن از خواب غفلت است. روشن است وقتی زیارت رسول خدا۹ به زیارت خدا بر عرش او تشبیه میشود، یکی از نتایج زیارت رسول خدا۹ و اهل بیت آن حضرت، دور شدن از غفلت خواهد بود.

نکتهای که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، همین است؛ یعنی در این مقاله میخواهیم به این نکته بپردازیم که زیارت مراقد مطهر اهل بیت: آدمی را به چه اموری رهنمون میشود و توجه زائر را به چه اموری جلب میکند که پیامد آن، بیداری و دور شدن از غفلت است.

۱. توجه به کرامت ذاتی انسان و توانایی او در تکامل

از اموری که در قرآن کریم و روایات اسلامی به آن پرداخته شده، برخورداری انسان از کرامت ذاتی است که خداوند به وجود او ارزانی داشته است:

{وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی‏ کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً} (اسرا: ۷۰).

و بهراستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکبها] سوار کردیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریده‏های خود برتری آشکار بخشیدیم.

مراد از کرامت ذاتی، آن است که به طور تکوینی، خلقت آدمی به گونهای است که قابلیتها و تواناییهای خاصی به او عطا شده و به واسطه این ویژگیها در جایگاهی برتر نسبت به بسیاری از مخلوقات الهی قرار گرفته است (واعظی، ۱۳۹۵ش، ص۱۵۹).

همچنین آن دسته از آیاتی که انسان را غایت و هدف خلقت بسیاری از موجودات معرفی میکند و آنها را در خدمت انسان و مسخّر او میداند، شاهد دیگری بر کرامت ذاتی انسان است. خداوند در آیهای از قرآن کریم میفرماید:

{أَ لَمْ تَرَوْاْ أَنَّ الله سَخَّرَ لَکُم مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فیِ الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً(لقمان: ۲۰).

آیا ندانسته‏اید که خدا آنچه را در آسمان‏ها و آنچه را در زمین است، مسخّر و رام شما کرده و نعمتهای آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانی داشته است؟!

تعبیر (مَّا فیِ السَّمَاوَاتِ) در این آیه، شامل فرشتگان نیز میشود. بنابراین فرشتگان هم در خدمت انسان قرار دارند و در جهت سامان دادن امور دنیا و آخرت او تلاش میکنند؛ گروهی کارگزار وحی و هدایت انساناند و گروهی دیگر، اعمال او را ثبت و ضبط میکنند و عدهای دیگر، وظیفه قبض روح او را بر عهده دارند. پس در گرامیداشت و کرامت و تعظیم تکوینی انسان، همین بس که همه اهل آسمان و زمین بهگونهای در خدمت او هستند (همان، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۰).

توجه انسان به این جایگاه در دستگاه خلقت، نقش مهمی در مسیر حرکت انسان به سوی کمال دارد و در این راه، زیارت مراقد مطهر، نقش مهمی ایفا میکند.

زیارت مراقد مطهر معصومین: ـ که توجه به بندگان خاص خدا و مقربان درگاه الهی است ـ آدمی را به خود میآورد و مقام و منزلت او را در دستگاه آفرینش خداوند به وی گوشزد میکند. هنگامی که زائر به ولیّ خدا سلام میکند و با او سخن میگوید، به این درک میرسد که در نظام خلقت از چه جایگاه والایی برخوردار است که خداوند به او چنین توفیق عظیمی عطا کرده است. وی متوجه این نکته میشود که چه موجود باارزشی است که به شرافت گفتوگو و عرض ارادت به آن ولیّالله مشرّف شده است و این امر، به او میفهماند که با این جایگاه والا نزد خدا، نباید عمر خود را به بطالت بگذراند و زندگیاش را تباه کند.

۲. توجه به هدف از خلقت خود

از مسائل مهم برای انسانها آن است که بدانند برای چه آفریده شدهاند. آیا خداوند از آفرینش آنان هدفی داشته است یا بیهوده و بیهدف به این دنیا گام گذاشتهاند؟ آیات قرآن کریم و روایات معصومان: ما را به هدف آفرینش انسان رهنمون میشوند. قرآن کریم در برخی آیات بر هدفمند بودن آفرینش انسان تأکید میکند؛ از جمله:

ـ {أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدیً(قیامت: ۳۶).

آیا انسان گمان میکند بیهوده و مهمل [و بدون تکلیف و مسئولیت‏] رها می‏شود؟!

ـ {أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ} (مؤمنون: ۱۱۵).

پس آیا گمان کرده‏اید که شما را بیهوده آفریده‏ایم و شما هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‏شوید؟!

قرآن کریم در برخی از آیات نیز هدف از آفرینش انسان را مشخص ساخته است؛ از جمله در آیهای میفرماید: {وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ} (ذاریات: ۵۶)؛ «من جنّ و انس را نیافریدم، مگر برای آنکه مرا پرستش کنند».

خلاصه آنکه خداوند انسانها را بیهوده نیافریده است؛ بلکه آنان بر اساس هدف مشخص و والایی آفریده شدهاند. هدف از آفرینش بشر، آن است که از طریق اعمال اختیاری و عبادت و بندگی خداوند به قرب الهی نائل آید و به کمال واقعی و سعادت ابدی دست یابد.

{أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ أَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ}(یس: ۶۰ـ۶۱)

ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را عبادت نکنید؛ همانا او دشمن آشکار شماست و مرا بپرستید که این راه مستقیم است؟!

عهد خداوند در این باره با انسانها، به عالم میثاق مربوط است که در آیه میثاق (اعراف: ۱۷۲) به آن پرداخته شده است.

مطلب مهم آن است که آدمی، هدفمندی خویش، هدف از آفرینش خود و نیز پیمانی را که با خداوند بسته، همواره در نظر داشته باشد تا در همه لحظات زندگی بر اساس آن عمل کند. بااینحال گاه آدمی این مطلب را فراموش میکند و از یاد میبرد که باید برای هدفی والا بکوشد. در اینجا باید اسبابی باشند تا آدمی را از این غفلت به در آورند و هدفمندی او را به وی گوشزد کنند. یکی از این اسباب و وسایل، زیارت مراقد مطهر معصومان: است.

زائرِ مراقد مطهر اهل بیت: با این عمل، خود را از مسائل مادی و دنیوی جدا میکند و در عالم معنویت و نورانیت به سیر میپردازد. در این حال او کشمکشها و درگیریهای خود با دیگران بر سر مسائل مادی را حقیر و بیارزش میبیند، تلاشها و حرص ورزیدنهایش برای کسب منافع مادی بیشتر را بیهوده و نامطلوب میانگارد؛ هدف اصلی از خلقت خود را ـ که بندگی در آستان ربوبی است ـ به بالاترین وجه درک میکند، به یاد پیمان پیشین خود با خدا میافتد و بدین ترتیب از این غفلت هلاککننده خارج میشود. این مطلب در برخی از زیارتنامهها نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمله در یکی از زیارتنامههای امام حسین۷ آمده است:

اُکْتُبْ لِی عِنْدَکَ مِیثَاقاً وَ عَهْداً إِنِّی أَتَیْتُکَ مُجَدِّداً الْمِیثَاقَ فَاشْهَدْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ إِنَّکَ أَنْتَ الشَّاهِدُ (ابن قولویه، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۱).

نزد خود برای من پیمان و عهدی بنویس. همانا من برای تجدید آن پیمان به نزد شما آمدم. پس برای من نزد پروردگارت شهادت بده؛ همانا تو شاهد هستی.

۳. افزایش توجه به خدا و یاد او

از امور بسیار مهم در دین اسلام آن است که افراد همواره به یاد خدا باشند و او را هر صبح و شام یاد کنند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: {یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکُرُواْ الله ذِکْرًا کَثِیرًا، وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً} (احزاب: ۴۱-۴۲)؛ «ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید».

مؤمنان و مقربان درگاه الهی همواره خدا را یاد میکنند و به این طریق، لحظهلحظه عمرشان را ارزشمند میسازند:

{إِنَّ فیِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ لَاَیَاتٍ لِأُولیِ الْأَلْبَابِ، الَّذِینَ یَذْکُرُونَ الله قِیَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلیَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فیِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} (آل عمران: ۱۹۰-۱۹۱).

یقیناً در آفرینش آسمان‏ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای خردمندان است؛ آنان که همواره خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد میکنند و پیوسته در آفرینش آسمان‏ها و زمین می‏اندیشند [و از عمق قلب همراه با زبان می‏گویند:] پروردگارا! این [جهان باعظمت‏] را بیهوده نیافریدی. تو از هر عیب و نقصی منزّه و پاکی. پس ما را از عذاب آتش نگاهدار.

غفلت از یاد خدا، عواقب وخیمی به دنبال دارد و آدمی را به شقاوت و دور شدن از خدا مبتلا میکند:

{وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی‏، قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنیِ أَعْمَی‏ وَ قَدْ کُنتُ بَصِیرًا، قَالَ کَذَالِکَ أَتَتْکَ ءَایَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَ کَذَالِکَ الْیَوْمَ تُنسی َ‏} (طه: ۱۲۴-۱۲۶).

و هرکس از هدایت من [که سبب یاد نمودن از من در همه امور است‏] روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی‏] خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور می‏کنیم. می‏گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی؛ درحالیکه [در دنیا] بینا بودم؟ [خدا] می‏گوید: همینگونه که آیات ما برای تو آمد و آنها را فراموش کردی، اینچنین امروز فراموش می‏شوی.

بنابراین انسانها همواره باید مراقب باشند از یاد خدا غافل نشوند. هرچند عبادتهای روزانه بهویژه نماز، مانع از آن میشوند که افراد، خدا را به طور کامل فراموش کنند، بااینحال گاه با مشغول شدن به زندگی دنیوی و فرو رفتن در مادیات و حساب و کتاب داراییها و اموال، آنگونه که باید و شاید به یاد خدا نیستند. ازاینرو لازم است گاهی عواملی او را به خود بیاورند و متوجه خداوند کنند. در این میان، زیارت مراقد مطهر اهل بیت: نقش مهمی ایفا میکند.

اولاً: زیارت آن بزرگواران، طبق دستور خدا انجام میشود و یک عبادت بزرگ است. ازاینرو زیارت مراقد معصومان:، یاد خدا نیز شمرده میشود. زائران مراقد مطهر اولیاءالله، نگاه استقلالی به آن بزرگواران ندارند؛ بلکه آنان را بندگان و مقربان درگاه خدا میدانند که زیارت آنان یک عبادت بزرگ شمرده میشود. ازاینرو مطابق برخی از دستورالعملها برای زیارت به افراد توصیه شده که از همان آغاز سفر زیارتی، خدا را یاد کنند و با تسبیح و تقدیس الهی از منزل خارج شوند و به سوی مرقد مطهر حرکت کنند؛ بهویژه انجام دادن غسل زیارت جهت حرکت به سوی مرقد مطهر، از مستحبات زیارت شمرده شده است (مفید، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۰).

در یکی از زیارتنامههای امام حسین۷ به طور مفصل به دعاها و اذکاری پرداخته شده که مستحب است زائر از آغاز سفر برای زیارت، هنگام غسل زیارت در کربلا، هنگام حرکت به سوی مرقد مطهر و در بارگاه مقدس امام حسین۷ بخواند (ر.ک: ابن قولویه، ۱۳۵۶ش، ص۲۲۲ به بعد). مطالعه این زیارتنامه، آدمی را در حال و هوای نورانی ویژهای فرو میبرد و روحیه معنوی انسان را مضاعف میگرداند. این زیارتنامه و امثال آن بهخوبی نشان میدهد که هدف اصلی از زیارت، تقویت بُعد عبادی انسان و نزدیک کردن او به خداوند متعال است.

ثانیاً: زیارتنامههای واردشده برای زیارت اهل بیت: با یاد خدا، راز و نیاز با او و دعا و استغفار به درگاه او آمیخته است؛ برای مثال نماز زیارت که در بسیاری از زیارتنامهها سفارش شده، عبادت، ذکر و یاد خدا شمرده میشود (برای مثال ر.ک: شیخ صدوق، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹؛ ابن قولویه، ۱۳۵۶ش، ص۳۱۳). همچنین در زیارت جامعه کبیره، پیش از ورود به متن زیارتنامه، صد مرتبه ذکر «الله اکبر» سفارش شده است (شیخ صدوق، ۱۴۱۳، ج ۲، ص۶۰۹). در برخی روایات نیز به خواندن نماز مستحبی در کنار مرقد مطهر امام حسین۷ سفارش شده است؛ از جمله:

صَلِّ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَا شِئْتَ تَطَوُّعاً وَ فِی مَسْجِدِ الرَّسُولِ مَا شِئْتَ تَطَوُّعاً وَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ۷ فَإِنِّی أُحِبُّ ذَلِکَ (ابن قولویه، ۱۳۵۶ش، ص۲۴۶).

در مسجدالحرام و مسجد النبی۹ هر قدر میخواهی نماز مستحبی بخوان و نزد مرقد مطهر امام حسین۷ نیز همین کار را انجام بده؛ همانا من این را دوست دارم.

همچنین در متن برخی زیارتنامهها، عباراتی وجود دارد که در آنها زائر با خدا به گفتوگو میپردازد؛ برای مثال در زیارت عاشورا میخوانیم:

اللهمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ‏ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ۷ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة؛...ِ اللّهمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اللهمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (طوسی، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۷۴-۷۷۵).

خدایا! مرا نزد خود بهوسیله حسین۷ در دو عالم وجیه و آبرومند فرما... خدایا! مرا در این جایگاه که هستم، از آنان قرار ده که درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آنهاست؛ پروردگارا! زندگی مرا مانند زندگی محمد و آل محمد: قرار بده و مرگ مرا مانند مرگ محمد و آل محمد: قرار بده.

سرانجام اینکه در انتهای برخی زیارتنامهها، دعای خاصی سفارش شده است که افراد با خواندن آن به ذکر خدا و راز و نیاز با او مشغول میشوند؛ برای مثال پس از زیارت عاشورا، دعای خاصی سفارش شده که به دعای علقمه معروف است و اینگونه آغاز میشود:

یَا اللّه یَا اللّه یَا اللّه یَا مُجِیبَ‏ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ‏ یَا کَاشِفَ‏ کُرَبِ الْمَکْرُوبِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ یَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ یَا مَنْ‏ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ‏ وَ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَی وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ‏ وَ یَا مَنْ‏ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ‏ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی‏ وَ یَا مَنْ‏ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ (طوسی، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۷۷).

ای خدا، ای خدا، ای خدا! ای پاسخدهنده خواسته بیچارگان، ای برطرفکننده اندوه اندوهگینان، ای فریادرس دادخواهان، ای دادرس دادجویان، ای آنکه به من از رگ گردن نزدیکتر است، ای آنکه میان شخص و دلش پرده میشود، ای آنکه بر دیدگاه برتر و افق و نواحی روشن قرار داری، ای آنکه بخشنده و مهربان است و بر حکومت کشور هستی استیلا دارد، ای آنکه خیانت چشمها و آنچه را سینهها پنهان کنند میداند.

با توجه به همین مطلب است که میبینیم زائران در کنار مراقد مطهر به نماز و دعا و راز و نیاز با خدا مشغول میشوند و به این صورت، خدا را یاد میکنند.

۴. درک ناچیز بودن زندگی دنیا و لزوم توجه به مسائل مهمتر

به طور کلی خداوند بهرهگیری از نعمتهای دنیوی را مباح شمرده و به همه اجازه داده است در چارچوب معینی از لذتها و نعمتهای آن استفاده کنند؛ برای مثال در قرآن کریم میفرماید:

{یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ، قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ الله الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ} (اعراف: ۳۱-۳۲).

ای فرزندان آدم! زینت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید! و [از نعمتهای الهی] بخورید و بیاشامید؛ ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‏دارد! بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو: اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‏اند [اگرچه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولی] در قیامت، خالص [برای مؤمنان] خواهد بود. اینگونه آیات [خود] را برای آگاهان شرح می‏دهیم!

بااینحال نگاهی به فرمایشهای خداوند، آدمی را به این نکته رهنمون میشود که زندگی دنیا با همه زرق و برق و زیباییها و نعمتهایش در مقایسه با نعمتهای اخروی چیزی به حساب نمیآید و با آن قابل مقایسه نیست. ازاینرو وقتی آدمی بین دنیا و آخرت قرار بگیرد، به گونهای که ناچار باشد از میان آن دو یکی را انتخاب کند، باید آخرت را بر دنیا مقدم بدارد و زندگی دنیوی را با همه لذتهایش فدای آخرت کند؛ در غیر این صورت باب سعادت را به روی خود بسته و خود را به شقاوت ابدی دچار کرده است؛ چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:

{أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ قیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ الله أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلی‏ أَجَلٍ قَریبٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتیلاً} (نساء: ۷۷).

آیا ندیدی کسانی را که [پیش از اعلام حکم جهاد] به آنان گفته شد: [چون زمینه جنگ فراهم نیست‏] دست از جنگ بازدارید و [در این شرایط] نماز را برپا دارید و زکات بپردازید؛ ولی وقتی جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از [عقوبت‏] خدا یا ترسی سخت‏تر از آن، از مردمِ [مُشرک‏] ترسیدند و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما لازم و مقرّر کردی و چرا ما را تا زمانی نزدیک [که زمان مرگ طبیعی است‏] مهلت ندادی؟ بگو: متاع دنیا اندک، و آخرت برای باتقوایان بهتر است و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی‏گیرند.

قرآن کریم در موارد متعددی به مسلمانان توصیه میکند به دنیا و نعمتهای دنیوی دل نبندند و به جای آن، در راه رسیدن به پاداش اخروی و نعمتهای عظیم خداوند در قیامت بکوشند؛ برای مثال در سوره طه میفرماید:

{وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی} ‏(طه: ۱۳۱).

دیدگان خویش را به آن چیزهایی که رونق زندگی دنیاست و بعضی از دسته‏های آدمیان را از آن بهره داده‏ایم تا درباره آن عذابشان کنیم، نگران و خیره مساز که روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.

همچنین در سوره شوری میفرماید:

{فَما أُوتیتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ ما عِنْدَ الله خَیْرٌ وَ أَبْقی‏ لِلَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ} (شوری: ۳۶).

پس آنچه [از کالا، وسایل و ابزار مادی‏] به شما داده‏اند، متاع [اندک و زودگذر] زندگی دنیاست و آنچه [از بهره و پاداش‏] نزد خداست، برای کسانی که ایمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توکل می‏کنند، بهتر و پایدارتر است.

بنابراین لازم است همواره به این نکته توجه داشته باشیم که هدف اصلی از زندگی ما آخرت است؛ نه این دنیا و لذتهای زودگذر و ناپایدار آن. ازاینرو همواره به عواملی نیاز داریم که این مطلب را به ما گوشزد کنند. از جمله این عوامل، زیارت مراقد مطهر اهل بیت: است.

زیارت بارگاه مقدس بزرگان دین و ارتباط با آن ذوات مقدس و گفتوگو با ایشان، زائران را در فضایی نورانی و معنوی قرار میدهد که در آن، جایی برای مادیات و مسائل مربوط به دنیا وجود ندارد. در چنان فضای معنوی که فرد خود را در آن احساس میکند، دنیا و امور دنیوی بسیار کمارزش و ناچیز جلوه میکنند و فرد خود را در دریای لطف و محبت خدا و ولیّ او احساس میکند؛ بهگونهای که حاضر نیست آن را با هیچ چیز دیگری عوض کند.

از سوی دیگر، زیارت مراقد مطهر اهل بیت:، آدمی را به یاد زندگی پر از تلاش و مجاهدت آنان در راه خدا و گذشتن از دنیا به خاطر خدا میاندازد. آن بزرگواران همه عمر خود را در راه انجام وظایف دینی و الهی صرف کردند، لحظهای از یاد خدا غافل نشدند، هرگز امور دنیوی را بر امور اخروی مقدم نداشتند و در این راه، شهادت در راه خدا را با آغوش باز پذیرفتند. آنان بدین طریق سروری دو عالم را از آن خود کردند؛ بهگونهای که ما یکی از افتخارات و نعمتهای الهی برای خود را آن میدانیم که خداوند توفیق زیارت ایشان را نصیب ما کرده است.

در زیارتنامههای آن بزرگواران، تعبیرهایی میبینیم که برای زائر هشیار، درس بیاعتنایی به دنیا و لزوم مقدم داشتن آخرت بر نعمتهای دنیوی میدهد؛ از جمله در زیارت اربعین چنین آمده است:

وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ‏ الْأَدْنَی‏ وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ (طوسی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۱۱۳).

کسانی بر ضد او به کمک هم برخاستند که دنیا فریبشان داد و بهره واقعی خود را به چیز پست و بیارزش فروختند و آخرتشان را به کمترین بها به فروش گذاشتند و تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند و پیامبرت را به خشم آوردند.

۵. توجه به کاستیها و نواقص خود و عزم جدی بر رفع آنها

از وظایف مهم دینی و ایمانی انسانها در این دنیا، خودسازی و تزکیه نفس است؛ یعنی پاک کردن آلودگیها و ناخالصیها از نفس و آراسته کردن آن به فضایل و صفات پسندیده دینی و اخلاقی. قرآن کریم در موارد متعددی به این مسئله پرداخته است؛ برای مثال در آیاتی میفرماید:

ـ {قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّیهَا، وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّیهَا} (شمس: ۹-۱۰).

هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده است و آنکه نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است.

{وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا الله فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ الله وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ} (آل عمران: ۱۳۵).

[پرهیزگاران] کسانی هستند که چون کار زشتی مرتکب شوند یا بر خود ستم ورزند، خدا را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند و چه کسی جز خدا گناهان را می‏آمرزد؟ و دانسته و آگاهانه بر آنچه مرتکب شده‏اند، پافشاری نمی‏کنند.

نتیجه خداترسی و تزکیه نفس به خود انسان برمیگردد و خودش از آن بهرهمند میشود؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: {وَ مَنْ تَزَکَّی فَإِنَّما یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ} (فاطر: ۱۸)؛ «و هرکس پاکی [و تقوا] پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی‏گردد».

بر این اساس، انسانها همواره به بیدارکنندهای نیاز دارند که آنان را به یاد عیوب و نواقصشان بیندازد، گناهانشان را به آنان یادآوری، و ضرورت زدودن ناخالصیها و ناپاکیهای وجودشان را به ایشان گوشزد کند. در این راه، زیارت مراقد مطهر معصومان: میتواند نقش مؤثری ایفا کند.

زیارت این اماکن مقدس و ارتباط با اهل بیت: همچون زنگ بیدارباشی است که افراد را از خواب غفلت بیدار میکند. افراد به هنگام زیارت مراقد آن بزرگواران، متذکر این نکته میشوند که چه عیوب و نواقصی دارند، چه کوتاهیهایی در انجام وظایف دینی، اخلاقی یا اجتماعی از آنان سر زده و چه گناهانی را مرتکب شدهاند. با این توجه و تذکر، آنان دنبال اصلاح نفس و پاک کردن ناخالصیهای وجودشان برمیآیند و بدین ترتیب زمینه اصلاح و تزکیه نفس برای زائران فراهم میشود. انسانی که متوجه عیوب و نواقص و گناهانش شده، میکوشد خود را از آنها خلاص گرداند و وجودش را از آنها پاک کند.

یکی از راههای پاک کردن گناهان و رفع نواقص، دعاست. ازاینرو مشاهده میشود در برخی زیارتنامهها به این مطلب توجه شده است و افراد هنگام زیارت، از آن بزرگواران میخواهند که در درگاه الهی واسطه شوند تا خداوند گناهانشان را ببخشاید؛ برای مثال در پایان زیارت جامعه کبیره چنین میگوییم:

یَا وَلِیَّ الله إِنَ‏ بَیْنِی‏ وَ بَیْنَ‏ الله‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا رِضَاکُمْ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِی وَ کُنْتُمْ شُفَعَائِی‏ (شیخ صدوق، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۱۶).

ای ولیّ خدا! همانا بین من و خدای عزوجل گناهانی قرار دارد که جز با رضایت شما آمرزیده نمیشوند. پس به حق کسی که شما را امین بر سرّ خود قرار داد و امور آفریدگانش را به شما محوّل کرد و اطاعت از شما را همسان با اطاعت از خود شمرد، گناهان مرا ببخشایید و شفیعان من باشید.

۶. توجه به مقام والای اهل بیت:

ابوخالد کابلی میگوید از امام باقر۷ درباره فرمایش خدای متعال در آیه {فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا} (تغابن: ۸) (پس به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردهایم، ایمان بیاورید) سؤال کردم. آن حضرت فرمود:

یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ الله الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ۹ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ وَ هُمْ وَ الله نُورُ الله الَّذِی أَنْزَلَ؛ وَ هُمْ وَ الله نُورُ الله فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْضِ؛ وَ الله یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ الله یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ الله عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ الله یَا أَبَا خَالِدٍ لَا یُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلَّانَا حَتَّی یُطَهِّرَ اللهُ قَلْبَهُ وَ لَا یُطَهِّرُ اللهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّی یُسَلِّمَ لَنَا وَ یَکُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا کَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ الْأَکْبَرِ (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۴).

ای ابوخالد! به خدا قسم! مراد از نور [در این آیه]، امامان از آل محمد۹ تا روز قیامت است. به خدا قسم! آنان نوری هستند که خداوند [مطابق این آیه] نازل فرمود و به خدا قسم! آنان نور خدا در آسمانها و در زمین هستند. ای ابوخالد! به خدا قسم! همانا نور امام در دلهای مؤمنان پرنورتر از خورشید درخشان در روز است و ایشان به خدا قسم! دلهای مؤمنان را نورانی میکنند و خداوند نور آنان را از هرکس که بخواهد مانع میشود. در نتیجه دلهای آنان تاریک و ظلمانی میشود. ای ابوخالد! به خدا قسم! هیچ بندهای ما را دوست نمیدارد و ولایت ما را نمیپذیرد، مگر آنکه خداوند قلب او را پاکیزه میگرداند و خداوند قلب هیچ بندهای را پاکیزه نمیکند، مگر آنکه در مقابل ما تسلیم، و با ما در آشتی و صلح باشد. پس هنگامی که با ما در صلح باشد، خدا هم او را از حساب سخت قیامت حفظ میکند و از فزع روز بزرگ قیامت ایمن میگرداند.

اهل بیت:، حجتهای خدا بر روی زمین، واسطه فیض الهی، برخوردار از ولایت تکوینی و تشریعی، پیشوایان الهی و هدایتگران انسانها به سوی خدایند. ازاینرو در قرآن کریم و روایات معصومان: بر محبت و دوستی آنان بسیار تأکید شده است؛ برای مثال در قرآن کریم چنین میفرماید: {قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی}‏ (شوری: ۲۳). «بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‏کنم، جز دوست‏داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)».

زیارت اهل بیت: که همراه با سلام به آن بزرگواران است، بر محبت زائر نسبت به ایشان دلالت میکند. به علاوه، متن اکثر زیارتنامهها آشکارا دوستی زائر به اهل بیت: را نشان میدهد. در اینجا به فرازی از زیارت جامعه کبیره توجه میکنیم:

أُشْهِدُ الله وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ... مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ... مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ... سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ... مُطِیعٌ لَکُمْ عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ‏... مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ زَائِرٌ لَکُمْ لَائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَی الله عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ إِلَیْهِ وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ‏ وَ مُسَلِّمٌ فِیهِ مَعَکُمْ وَ قَلْبِی لَکُمْ سِلْمٌ‏ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ (شیخ صدوق، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۱۴).

خدا و شما را گواه میگیرم که من به شما و به آنچه شما ایمان آوردید باور دارم،... به شأن و جایگاه شما آگاهم،... دوستدار شما و دوستان شمایم... در صلحم با هرکه با شما در صلح است و در جنگم با هرکه با شما جنگید،... مطیع شمایم، به حق شما شناخت دارم، به فضل شما اقرار میکنم،... پناهنده به شمایم، زائر شما هستم، ملتجی و پناهنده به قبر شمایم، خواهنده شفاعت به درگاه خدای عزّوجل به وسیله شمایم و به سوی او به سبب شما تقرّب میجویم و مقدّمکننده شما پیش روی خواستهام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم، به نهان و آشکارتان و حاضر و غایبتان و اوّل و آخرتان ایمان دارم و در همه اینها واگذارنده کار به شمایم و در اینها به همراه شما تسلیمم؛ قلبم تسلیم شماست و رأیم تابع شماست و یاریام برای شما مهیاست.

بدین ترتیب زیارت مراقد مطهر اهل بیت:، زائران را به جایگاه والای اهل بیت: نزد خداوند و نیز در دستگاه آفرینش توجه میدهد و محبت ایشان را در قلب زائران متبلور میسازد.

نتیجه‌گیری

آنچه در پایان این نوشتار میتوان از آن نتیجه گرفت، نقش مهم زیارت در سعادت انسانهاست. زیارت صرفاً یک عمل عبادی نیست که اجر و پاداش خاصی دارد و در همان حد هم به سعادت انسان کمک میکند؛ بلکه عبادت بزرگی است که اگر با دقت و هشیاری و نیز با توجه به اهمیت آن در زندگی و سعادت آدمی انجام شود، نقشی بسیار فراتر از اجر و ثواب اخروی به دنبال خواهد داشت و موجبات خروج از غفلت، تصحیح رفتار و سبک زندگی انسان و در نهایت قرار گرفتن در صراط مستقیم الهی را برای زائران به ارمغان میآورد.