نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
چکیده
مقدمه
عبادت و راز و نیاز با معبود، از نیازهایی است که در اعماق جان و فطرت بشر ریشه دارد. برخی صاحبنظران، رابطه هر فرد با خداوند (عبادت) را عاملی مؤثر در تربیت او میدانند (طباطبایی، 1393ق، ج14، ص120). در این نگاه، به آثار تربیتی و کمالآفرینی عبادت و رابطه معنوی حاصل از پایبندی به آن و نقش مدبرانه خداوند از مسیر تشریع عبادات توجه شده است.
یکی از مهمترین ابعاد تربیت دینی، تربیت عبادی است؛ تربیت عبادی عبارت است از: «آموزش عبادات به متربیان و متعهد کردن آنان به انجام این عبادات» (همانجا). تربیت عبادی، بُعدی از تربیت دینی است که متربی را با اعمال و تکالیف عبادی آشنا، و او را با انگیزه راسخ، به انجام دادن آن، مکلف میکند. پیشوایان دینی: بر این نوع تربیت (پرورش بعد معنوی و ایجاد ارتباط با خداوند) تأکید فراوان دارند.
تربیت عبادی، از مهمترین موضوعات جامعه دینی است که بسیاری از والدین و مربیان متعهد و دلسوز به آن توجه نشان میدهند. از سوی دیگر، تربیت عبادی را مکمل تربیت در بعد شناختی میدانند. از آنجا که لازمه شناخت دین، عمل به آموزههای آن است، تربیت اعتقادی بدون بعد شناختی ارزشی ندارد. بسیاری از صاحبنظران، تربیت عبادی را در همه مراحل زندگی بشر ضروری میدانند؛ اگرچه تعلیم و تربیت در سنین پایین ضروریتر است.
زیارت و تربیت
در فرهنگ دینی، «زیارت» یادآور ابراز محبت به انسانهای برگزیده خداست و «زیارتگاه»، یعنی جایگاه دل سپردن به ولیّ خدا زیارتگاهها پس از مساجد، برترین و اصیلترین محل برای عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال هستند. بنابراین، در روایات معصومین: بر جنبههای عبادی زیارت بسیار تأکید شده است.
همانگونه که نماز، روزه، زکات و دیگر اعمال عبادی، برای اعلام خاکساری و بندگی است، زیارت هم نشانه بندگی، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان اوست.
عبادت باید همراه با میل و رغبت باشد تا در وجود فرد تأثیر مثبت ایجاد کند. امام صادق7 از رسول گرامی اسلام9 روایت کرد که فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا؛ برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و آن را در آغوش گیرد، و قلباً آن را دوست بدارد وبا بدنش عبادت کند و خود را برای آن فارغ کند» (کلینی، 1375ش، ج2، ص83).
ازاینرو زیارت، نقش مؤثری در تربیت عبادی دارد؛ زیرا زائر، در اوج رغبت و بیهیچ کراهتی، مزور را زیارت میکند و تنها عشق و انس است که او را به زیارت ولیّ خدا وامیدارد.
اگر مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است (جن: 18).[2] اگر جایگاه زمزمه و نجوای صادقانه با معبود است (حج: 4)،[3] اگر پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک است (اسراء: 1)،[4] اگر زیارتگاهِ خاص باری تعالی است (برقی، 1317ق، ج1، ص47؛ شیخ صدوق، 1404ق، ج1، ص47)[5] و اگر به فرموده پیامبر اکرم9، انوار تابناک و بیآلایش پرستش در مسجد، برای عرشنشینان پرتوافکنی میکند، آنسان که ستارگان آسمان برای ما خاکنشینان نورافشانی میکنند (برقی، 1317ق، ج1، ص47؛ شیخ صدوق، 1404ق، ج1، ص47؛ طبرسی، 1370ش، ص297)،[6] زیارتگاهها هم همین جایگاه، کارکردها و آثار را دارند و زیارت نیز با همین اهداف انجام میگیرد. زائر برای زیارت غسل میکند،[7] وضو میگیرد و به زیارت مشرف میشود. در منابع فقهی، نماز خواندن در قبرستان مکروه شمرده شده است، اما سفارش شده است که در کنار مزار انبیا و جانشینان آنان، نماز زیارت بخوانید. از جمع این دو حکم چنین برمیآید که در منطق دین و مذهب اهل بیت:، انسانهای پاکی که زیارت میشوند، مرده به شمار نمیآیند (آلعمران: 169)[8] و مزار آنان در حکم مسجد است (کهف: 21).[9]
یکی از کارکردهای اساسی زیارت فراهم آوردن زمینه عبادت خالصانه و با حضور قلب است تا زائر، با راز و نیاز و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بزداید و رابطه خود را با پروردگار عالم مستحکمتر کند.
عبادت و راز و نیاز با خداوند، نیاز واقعی و فطری هر انسان و مکمل، بلکه مقوم شخصیت اوست. عبادت در هر مکانی، این نیاز روحی را به طور نسبی تأمین میکند، ولی این نیاز در زیارتگاهها و کنار قبور اولیای خدا کاملتر تأمین میشود. بر این پایه، انسان، بنا به فطرت خویش، زیارتگاه بزرگان دین، معبد و مسجد را دوست دارد و بدان عشق میورزد.
پژوهشهای تاریخی نشان میدهد انسانها همواره محل دفن بزرگان و معابد را گرامی میداشتهاند. ازاینرو، معصومان: در سخنان خویش، زیارتگاه پیامبران و امامان را پناهگاه مؤمنان برشمردهاند؛ در زیارت امیرالمؤمنین7 چنین میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ جِئْتُکَ زَائِراً لَائِذاً بِحَرَمِکَ مُتَوَسِّلاً إِلَى اللهِ بِکَ فِی مَغْفِرَةِ ذُنُوبِی کُلِّهَا مُتَضَرِّعاً إِلَى اللهِ تَعَالَى وَ إِلَیْکَ لِمَنْزِلَتِکَ عِنْدَ الله» (مجلسی، 1403ق، ج97، ص295).
زائران در زیارتگاهها، به آرامش و سکون میرسند. بدین روی، جنبههای عبادی زیارت در تربیت و شخصیتسازی موثرند.
زیارت با ایجاد آشنایی و پیوند میان مؤمنان، و صالحان، بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی ـ اجتماعی زائر فراهم میکند. مکتب تربیتی اسلام و بسیاری از مکتبهای تربیتی دیگر، «جمعگریزی» را بیماری روحی میدانند، درحالیکه اجتماعی بودن و جمعگرایی، در حد معقول آن، نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکری اوست. زیارت، با فراخواندن پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمعگرایی، انعطاف و نظمپذیری را در آنان تقویت میکند. در اینجا به بعضی نقشهای زیارت، در تربیت بعد عبادی زائر اشاره میکنیم:
1. انس با دعا
یکی از مصادیق کامل عبادت پروردگار، دعا و راز و نیاز با معبود است؛ قرآن کریم در این باره میفرماید:
{وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین}(غافر: 60).
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا [دعای] شما را اجابت کنم. به یقین کسانی که از عبادت من تکبر میورزند، به زودی با ذلت وارد دوزخ میشوند».
زراره از امام باقر7 پرسید: «مراد از عبادت در این آیه چیست؟» امام باقر7 فرمود: «هو الدعاء و أفضل العبادة الدعاء؛ مراد از عبادت در این آیه دعاست و بهترینِ عبادات دعاست» (کبیر مدنی، 1409ق، ج6، ص146).
یکی از ابعاد تربیتی زیارت، انس با دعاست. زائر در زیارت، به آنچه در ناخودآگاهش وجود دارد، توجه ارادی و آگاهانه پیدا میکند. گویی خداوند بندگانش را به حرم معصومین: فراخوانده تا با او به راز و نیاز بپردازند:
{فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال}
(نور: 36).
[این چراغ پرفروغ] در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده [دیوارهای] آن را بالا برند [تا از دستبرد شیاطین در امان باشد] و در آنها نام خدا برده شود و صبح و شام در آنها تسبیح او گویند.
ازاینروست که زیارتنامهها، نجوایی با واسطههای فیض او، یعنی اولیای خداست. در زیارت جامعه میگوییم:
فَثَبَّتَنِی الله أَبَداً مَا حَیِیتُ عَلَى مُوَالاتِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ وَ دِینِکُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکُمْ وَ رَزَقَنِی شَفَاعَتَکُمْ وَ جَعَلَنِی مِنْ خِیَارِ مَوَالِیکُمُ. . . وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثَارَکُمْ وَ یَسْلُکُ سَبِیلَکُمْ وَ یَهْتَدِی بِهُدَاکُمْ (شیخ صدوق، 1404ق، ج2، ص615؛ طوسی، 1407ق، ج6، ص99).
پس خداوند مرا، همیشه، تا زندهام، بر موالات و دوستی و دین و آیین شما پابرجا بدارد و برای فرمانبرداری شما موفقم دارد و شفاعت شما را روزیام گرداند و از برگزیدگان دوستانتان قرارم دهد و مرا از کسانی قرار دهد که از آثار شما پیروی میکنند و به راه شما میروند و به راهنمایی شما راه میجویند.
در پایان زیارت امیرالمؤمنین7، در روز غدیر، زائر اینگونه با ولی خدا سخن میگوید:
یَسْأَلُکَ أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَى اللهِ فِی قَضَاءِ حَاجَتِهِ وَ نُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ وَ الشَّفَاعَةَ الْمَقْبُولَةَ فَاجْعَلْنِی یَا مَوْلَایَ مِنْ هَمِّکَ وَ أَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک (شهید اول، 1410ق، ص98).
از تو در خواست میکند که برای او به درگاه خدا، در برآمدن حاجتش و رسیدن به خواستهاش در دنیا و آخرت، شفاعت کنی که به راستی نزد خدا منزلتی بزرگ و شفاعتی پذیرفته داری. پس مولای من! مرا مشمول توجه خویش ساز و در زمره حزب خود وارد کن.
همچنین در برخی زیارتنامهها، پس از زیارت، دعای مخصوصی وجود دارد که به خواستههای معنوی و اخروی زائر اشاره دارد. در دعای پس از زیارت جامعه میخوانیم:
أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِی زُمْرَةِ الْمَرْحُومِینَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِین (منابع پیشین).
از تو میخواهم مرا در زمره عارفان به مقام و حق آنان قراردهی و نیز در زمره کسانی قرار دهی که با شفاعت آنان، مورد رحمت قرار گرفتهاند، که تو مهربانترین مهربانانی.
استفاده پیوسته از زیارتنامهها و ادعیه نوعی علاقه برآمده از تأثیر تربیتی زیارت، در زائر به وجود میآورد؛ زیرا تکرار و تلقین، یکی از روشهای تربیتی در مکتبهای روانشناسی و تربیتی است؛ یعنی فرد، رفتهرفته به آنچه میگوید معتقد میشود.
فستنگر و کارل اسمیت[10] در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که هنگامی که فرد بیاعتقاد به موضوعی، آن را بارها تکرار کند، پس از مدتی به آن معتقد میشود (گلمن، 1383ش، ص115).
کوهن[11] (1962) نیز در تحقیق خود نشان داد که افراد، بر اثر تکرار، به گفتههای خود اعتقاد پیدا میکنند (همانجا).
میشن باوم[12] (1972) معتقد است اگر فرد، کلمات، جملات و مطالبی را تکرار، و به محتوای آن توجه کند، پس از مدتی به آن کلمات و جملات معتقد خواهد شد. از سوی دیگر، اخلاق و روحیه او نیز از آن کلمات و جملات اثر میپذیرد (دادستان، 1383ش، ص150).
با استناد به مجموعه تحقیقات و نظریات، نتیجه میگیریم که فرد، رفتهرفته آنچه بر زبان میآورد را باور میکند و افکارش با گفتارش هماهنگ میشود. سخنانش به افکارش رنگ میدهد. اگر گفتار و خودگوییهای فرد منفی باشد، افکار و خلقیات او نیز منفی، و اگر مثبت باشد، افکار و خلقیاتش مثبت خواهد شد.
از دیدگاه منابع اسلامی، خواندن پیوسته برخی دعاها و ذکرها، بالاترین نوع تلقین است که اثر معناداری بر فرد خواهد داشت؛ یعنی وقتی ذهن بر معنای دعاها متمرکز میشود، بر روان افراد اثر میگذارد. اینگونه ذهن فرد از تلقین و خودگوییهای غیرمنطقی رها میشود و از افکار آزاردهنده نجات مییابد.
ذکر و دعا، اگر با دقت و توجه باشد، از زبان آغاز و به قلب ختم میشود؛ یعنی ذکر کلامی، به ذکر قلبی میانجامد. در نتیجه باورهای فرد را تغییر میدهد. امام صادق7 فرمود: «أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا ذَکَرَ الله بِالتَّعْظِیمِ خَالِصاً ارْتَفَعَ کُلُّ حِجَابٍ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ تَعَالَی؛ هنگامی که بنده با عظمت و خلوص نام خدا را میبرد، همه حجابها میان او و پروردگار برطرف میشود. (جعفر بن محمد صادق7، 1400ق، ص121).
محتوای بیشتر دعاهای معصومین، تربیت انسانی است. وقتی زائر این دعاها و ذکرها را با تمرکز بر محتوای آنها تکرار میکند، درون او نیز با این دعاها همنوا میشود و به تعادل روانی میرسد؛ یعنی پس از آمیختن این معانی با ساختار روانی فرد، تکبر، خودخواهی و خودپسندی، از وجود او رخت برمیبندند.
الکسیس کارل میگوید:
نیایش در روح و جسم تأثیر میگذارد و احساس عرفانی و احساس اخلاقی را توأماً تقویت میکند. در چهره کسانی که به نیایش میپردازند، حس وظیفهشناسی، قلت حسد و شرارت، و حس نیکی و خیرخواهی به دیگران پیدا میشود. نیایش، تأثیر خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردی نشان میدهد: «صفای دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادی بیدغدغه، چهره پر از یقین، استعداد هدایت، آمادگی برای پذیرش حق و راضی بودن به رضای پروردگار» (آلکسیس، 1377ش، ص31).
2. انس با قرآن
تلاوت و انس با قرآن کریم یکی از فرصتهایی است که هنگام زیارت فراهم میآید. فطرت الهی زائر، در فضای روحانی حرم معصومین:، دوست دارد با پروردگار خود سخن بگوید؛ ازاینرو، به قرآن کریم رو میآورد و جان خود را با کلامالله مجید صفا میدهد. در این فضای معنوی، حقیقت آیات پروردگار در جان زائر نفوذ میکند. یکی از آداب و مستحبات زیارت حرم مطهر معصومین: تلاوت قرآن و هدیه کردن آن به مزور است. این امر نوعی تعظیم و تکریم مزور است؛ ولی ثواب اصلی و نفع آن به خود زائر بازمیگردد (امینی نجفی، 1366ش، ج5، ص170).
اگرچه تلاوت قرآن، به مکان و زمان خاصی اختصاص ندارد، ولی در بعضی زمانها و مکانها تأثیرگذارتر و پاداش آن نیز بیشتر است؛ مثلاً بر اساس روایات، تلاوت قرآن کریم در شهر مکه آثار خاصی دارد. امام باقر7 درباره اهمیت مکان تلاوت قرآن، میفرماید: «مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَکَّةَ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرَى رَسُولَ اللهِ9 وَ یَرَى مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنَّةِ؛ کسی که قرآن را در مکه ختم کند، نمیمیرد تا اینکه رسول خدا9 و جایگاه خود را در بهشت میبیند» (شیخ صدوق، 1404ق، ج2، ص227).
مقام معظم رهبری به زائران خانه خدا و مدینه منوره سفارش میکند در آن فضای معنوی، با قرآن انس بگیرند و نفس خود را با قرآن مأنوس کنند:
چقدر خوب است حجاج ما خود را موظف بدانند که وقتی مشرف میشوند در مکه و همچنین در مدینه (آنجایی که منزل وحی و محل آغاز رحمت عظیم بیمنتهای الهی، یعنی قرآن است) یک ختم قرآن بهجا آورند و از آن بهره بگیرند. این بشود یک عادت و یک سنّت (دیدار با کارگزاران مراسم حج، 25/12/1382).
ایشان، با اشاره به اهمیت زمان زیارت و متبرک بودن سرزمین وحی به نزول آیات قرآن و تأثیر آیات قرآن در جان مشتاقان کلام نورانی وحی، سفارش میکنند که زائران حرم نبوی و قبور ائمه معصومین: از فرصت بهدست آمده، به بهترین وجه بهره بگیرند و با قرآن مأنوس شوند. ایشان در دیدار خود با کارگزاران حج میفرماید:
هرچه میتوانید، در ایام حج از این ذخیره استفاده کنید. این اوقات، هم روزها و زمان متبرک است و هم مکان، متبرک است. هم از لحاظ زمان، در اوج حرمت ماههای حرام قرار دارد، هم از لحاظ مکان، در نقطه اعلای مناطق متبرک، که خانه خدا و مرکز توحید و توجه نفوس همه مسلمانها، در همه شبانهروزهاست، قرار دارد. حاجی در آنجا باید رابطه خود را با خدا قوی و مستحکم کند؛ با قرآن اُنس پیدا کند (دیدار با کارگزاران مراسم حج، 25/10/1381).
3. زیارت و نماز
یکی از اعمال عبادی زیارت، نماز زیارت است. نماز پرورشدهنده روح و روان، و پاسخ به یک نیاز طبیعی و مهم است. کسی که نیازهای معنوی و روانی خود را به طور منطقی برآورده سازد، شخصیتی متعادل خواهد داشت.
نماز، همراه جدا نشدنی زیارت است. کمتر پیش میآید کسی توفیق زیارت یکی از اولیاءالله را پیدا کند، ولی در کنار قبر مطهر او نماز نخواند. از گذشته، حرم امامان معصوم: و امامزادگان، یکی از فضاهای اقامه نماز جمعه و جماعت بوده است؛ یعنی بخشی از حرمها، مساجد و مصلیها را برای برگزاری نماز جماعت در نظر میگرفتند تا زائران بهتر بتوانند به عبادت بپردازند؛ مانند مسجد گوهرشاد در کنار حرم علی بن موسی الرضا8 و مسجد اعظم در کنار حرم حضرت معصومه3.
حضور در اماکن و برنامههای مذهبی، به ویژه نماز جماعت در حرم امامان معصوم: و امامزادگان، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، تأثیر روانی خاصی دارد و اگر با مشوقهای مادی و معنوی همراه باشد، تأثیر بیشتری خواهد داشت. شهید مطهری در این باره میگوید:
بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمیشود؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند، روح عبادت بیشتری پیدا میکند؛ بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مسجد و معابد و مجالس دینی و اینکه بچهها کمتر در مجالس مذهبی شرکت میکنند، سبب میشود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند... (مطهری، 1373ش، ص100).
زائر، پس از طواف خانه خدا و هفت دور چرخیدن به گرد کعبه، مأمور به اقامه نماز است که به نماز طواف یا نماز زیارت معروف است. در آداب زیارت معصومین: هم، مستحب است پس از زیارت معصوم7 و بعضی از امامزادگان، نماز زیارت خوانده شود. حتی اگر این زیارت از دور باشد.
امام صادق7 به سدیر صیرفی فرمود: «آیا هر ماه به زیارت اباعبدالله7 میروی؟» گفت: «خیر». فرمود: «هر دو ماه یکبار میروی؟» گفت: «خیر». فرمود: «هر سال یکبار میروی؟» گفت: «خیر؛ چون زاد و توشه ما کم و مسافت زیاد است». امام7 فرمود: «آیا شما را به زیارتی مقبول راهنمایی کنم؛ اگرچه زیارت از راه دور باشد؟» سدیر گفت: «چگونه زیارت کنم یابن رسول الله؟» امام صادق7 فرمود:
روز جمعه یا هر روز دیگر غسل میکنی و لباس پاکیزه میپوشی به پشت بام خانهات یا صحرا میروی و به سوی قبله میایستی و سلام میدهی: «السلامعلیکیامولایوابنمولای...؛سلام بر تو ای مولای من و پسر مولای من...». سپس چهار رکعت نماز میخوانی. هر آینه نماز زیارت هشت یا شش یا چهار یا دو رکعت است و بهترین آن، هشت رکعت است (ابن قولویه، 1417ق، ص290؛ حر عاملی، 1412ق، ج14، ص580).
نماز زیارت معصومین: در روایات مختلفی نقل شده است؛ یعنی مستحب است زائر، قبل یا بعد از زیارت، نماز بخواند (ابن مشهدی، 1419ق، ص90؛ ابن طاووس، 1414ق،
ج2، ص625).
شرط صحت هر نماز، به ویژه نماز زیارت، این است که نمازگزار در برابر حق تعالی طهارت جسم و پاکی روح کسب کرده باشد. طهارت ظاهر (وضو) بخشی از شرایط نماز است و موجب طهارت باطن میشود؛ زیرا بر اساس قانون حاکم بر شاکله وجود، یعنی اصل تن ـ روانی[13] و روانی ـ تنی،[14] هر آنچه بر جسم آدمی تأثیر میگذارد، روان او را نیز به همان نسبت متأثر میکند و به عکس، هر آنچه بر روان انسان اثر میگذارد، در جسم او نیز، به گونهای محسوس یا غیر محسوس، اثر میکند. وضو نیز یک پدیده ویژه تن و روانی، و معنوی و روحانی است که با تطهیر و پالایش وجود و طهارت جسم و روان از ناپاکیها و نادرستیها، مقدمه و شرط اولیه حضور در محضر ربالعالمین را فراهم میکند.
موضوع اقامه نماز و احیای آن، از ارکان اصلی بسیاری از زیارتنامههای معصومین: و امامزادگان است. در زیارت امیرالمؤمنین7 (ابن طاووس، 1414ق، ج2، ص610)، امام حسین7 (ابن مشهدی، 1419ق، ص431)، امام موسی بن جعفر7 (همان، 1419ق، ص537)، امام رضا7 (ابن مشهدی، 1419ق، ص548)، امام جواد7 (همان، 1419ق، ص538)، و زیارت عاشورا (همان، 1419ق، ص501)، زیارت امام حسین7 در روز عرفه (ابن طاووس، 1414ق، ج2، ص63)، زیارت امام علی7 در روز غدیر (همان، 1419ق، ص71)، هفدهم ربیع (مجلسی، 1423ق، ص262)، بیست و هفتم رجب (کفعمی، 1415ق، ص286) و دیگر زیارتها این فراز وجود دارد: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاة؛ شهادت میدهم که تو احیاکننده نماز بودی».
زائری که به زیارت ولیّ خدا میرود و در نجوای خود با او شهادت میدهد که تو احیاکننده نماز بودی و نماز از تو حیات گرفت، با مزور همانندسازی میکند تا پا جای پای او بگذارد و خود را به کاری مقید کند که ولیّ خدا کرده است؛ همانگونه که در نماز زیارت طواف خانه خدا، زائر موظف است پای جای پای ابراهیم7 بگذارد و پشت مقام ابراهیم اقامه نماز کند (بقره: 125).
زیارت اولیای الهی و نماز زیارت میتواند تحولی عظیم در ضمیر انسان ایجاد کند؛ همانگونه که در زیارتنامهها میخوانیم: «مَنْ أَتَاکُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَکَ إِلَى اللهِ تَدْعُونَ وَ عَلَیْهِ تَدُلُّون؛ هر که نزد شما آمد، نجات یافت و هر کس نیامد، هلاک شد. [شما مردم را] به سوی خدا میخوانید و به سوی او راهنمایی میکنید» (شیخ صدوق، 1404ق، ج2، ص613).[15]
زائر در حرم معصومین: با خدا همسخن میشود و با خواندن نمازِ زیارت، کاملترین مظهر عبودیت و بندگی را در محضر خدا و ولیّ خدا برای خدا انجام میدهد و خود را از وقفه، رکود و جمود، به حرکت، جنبش و پیشروی وامیدارد و از غفلت و ناسپاسی، به بیداری و شکرگزاری راه میجوید.
سفارش شده است که زائر، پس از زیارت و نماز، دعا و به درگاه پروردگار تضرع نماید و فضل و کرم الهی را طلب کند. از امیرالمؤمنین7 روایت شده است که پس از نماز این دعا خوانده شود.
إِلَهِی هَذِهِ صَلَاتِی صَلَّیْتُهَا لَا لِحَاجَةٍ مِنْکَ إِلَیْهَا وَ لَا رَغْبَةٍ مِنْکَ فِیهَا إِلَّا تَعْظِیماً وَ طَاعَةً وَ إِجَابَةً لَکَ إِلَى مَا أَمَرْتَنِی إِلَهِی إِنْ کَانَ فِیهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُکُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا فَلَا تُؤَاخِذْنِی وَ تَفَضَّلْ عَلَىَّ بِالْقَبُولِ وَ الْغُفْرَانِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. (مجلسی، 1403ق، ج83، ص38).
پروردگارا! این نماز من که بهجا آوردم، نه به خاطر نیاز تو به آن بود و نه به خاطر میل تو به آن؛ بلکه به خاطر تعظیم و اطاعت و اجابت آنچه تو فرمان دادی بهجا آوردم. خدایا اگر خللی در رکوع و سجود آن یافتی، مرا مواخذه نکن و با قبول و بخشش خود به من تفضل نما؛ ای مهربانترین مهربانان!
4. زیارت؛ زمینهساز توبه
بیگمان، توبه نخستین مقام و منزل سالکان راه حق است. کسی که میخواهد به سوی خدا سیر کند، باید روی از دنیا و هرچه غیر خداست، برتابد و با تمام وجود، متوجه حق شود و این جز با انقلابی بزرگ از درون، که دیو انانیت و هواها و شهوتها را از سیطره و سلطنت دل برافکند، ممکن نیست. این نخستین قدم است که آن سویش دریای بیکران لطف الهی است؛ به بیانی دیگر، هر که میخواهد عارف واصل شود، باید مقامات و منازل بس دشواری را بپیماید و این پیمودن، مراحل و مراتب منظمی دارد که نخستین آنها، پس از یقظه و بیداری، توبه است (انصاری، 1361ش، ص252). بنابراین سائر الی الله، بیش از هر چیز باید به توبهای حقیقی بپردازد و تمام تلاش خود را به کار بندد تا توبهای واقعی صورت گیرد و زمینهساز مقامهای بعدی باشد (انصاری، 1361ش، ص252و253).
زیارت ائمه معصومین: فرصت مناسبی را برای بررسی اعمال و توبه به درگاه خدا فراهم میکند؛ زیرا زائر، همه مشغلههای خود را کنار میگذارد و خسته از همه ارتباطات مادی، در پی پناهگاهی برای آرامش است. بنابراین حرم اهل بیت:، مکان خوبی برای توبه کردن است؛ زیرا در این مکانها، کسانی مدفوناند که واسطه بین خدا و بندگان اویند. ازاینرو، یکی از اساسیترین محورهای زیارتنامههای مأثور معصومین: و امامزادگان، توبه و طلب مغفرت از پروردگار، و واسطه قرار دادن اولیای خدا و طلب شفاعت از آنان است. در زیارت حضرت رسول9 زائر اینگونه آن حضرت را زیارت میکند:
اللهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ {وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا الله وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا الله تَوَّاباً رَحِیماً}[16] وَ إِنِّی أَتَیْتُ نَبِیَّکَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِی وَ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللهِ رَبِّی وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی (کلینی، 1375ش، ج4، ص551؛ ابن قولویه قمی، 1417ق، ص16).
خدایا! تو فرمودی: «و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند [و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند]، نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند» و من نزد پیامبرت آمدهام و از گناهانم طلب بخشایش و توبه میکنم. [یا رسول الله!] هر آینه به وسیله تو به سوی خدا توجه میکنم که خدای من و خدای توست تا اینکه گناهان مرا بیامرزد.
در غالب زیارتنامه های معصومین: مسئله شفاعت آنان و طلب بخشایش گناهان زائر، به وسیله واسطه قرار دادن آنان، از مهمترین فرازهای زیارتنامههاست؛ برای نمونه، در زیارت امیرالمؤمنین7، امام حسین7، امام رضا7 و... اینگونه میگوییم: «... بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَتَیْتُکَ زَائِراً وَافِداً عَائِذاً مِمَّا جَنَیْتُ بِهِ عَلَى نَفْسِی وَ احْتَطَبْتُ عَلَى ظَهْرِی فَکُنْ لِی شَفِیعاً إِلَى رَبِّکَ یَوْمَ فَقْرِی وَ فَاقَتِی فَإِنَ لَکَ عِنْدَ اللهِ مَقَاماً مَحْمُوداً وَ أَنْتَ وَجِیهٌ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة...؛ پدر و مادرم به فدایت، به سوی تو آمدهام درحالیکه زائر، میهمان و پناه گیرنده به سوی توام از آن ستمی که برخود کردهام؛ و از آنچه (از بار گناهانی) که بر پشت خود حمل میکنم. پس تو نزد پروردگارت روز فقر و ناتوانیم شفیع من باش. چراکه برای تو نزد خداوند مقام پسندیده است؛ و تو در دنیا و آخرت (نزد پروردگار) آبرومندی». (ابن مشهدی، 1419ق، ص262؛ ابن قولویه، 1417ق، ص313؛ شهید اول، 1410ق، ص192).
این فرازها نشان میدهد که زیارت میتواند زائر را از نظر روانی، در موقعیتی قرار دهد که به فکر اصلاح اعمال خود بیفتد؛ زیرا توبه، بنا بر دیدگاه بعضی از صاحبنظران، با سه امر تحقق مییابد: «علم، حال و فعل». علم موجب حال است و حال، فعل ایجاد میکند. مراد از علم، همان باور و یقین انسان به گناهان و آثار آنهاست که بر روح و روان انسان اثر میگذارد؛ همانگونه که در زیارت میگوییم: «مِمَّا جَنَیْتُ بِهِ عَلَى نَفْسِی وَ احْتَطَبْتُ عَلَى ظَهْرِی». مقصود از «حال»، حالت ندامت و پشیمانی قلبی از گناه است که موجب تحریک اراده و ترک گناه در زمان حال و عزم بر ترک آن و جبران مافات در آینده میشود (فیض کاشانی، 1376ش، ج7، ص11). امام سجاد7 در دعای روز عرفه میفرماید: «أَتَیْتُکَ مُقِرّاً بِالْجُرْمِ وَ الْإِسَاءَةِ إِلَى نَفْسِی، أَتَیْتُکَ أَرْجُو عَظِیمَ عَفْوِکَ الَّذِی عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخَاطِئِین؛ در حالی به سوی تو آمدم که به جرم و بد کردن بر خود اقرار دارم. به سوی تو آمدم و عفو بزرگت را امید دارم که به وسیله آن گناهکاران را عفو میکنی» (علی بن حسین8، 1418ق، دعای 47، ص222).
در زیارت امیرالمؤمنین7، اینگونه حاجت خود را بیان میکنیم:
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَتَیْتُکَ عَائِذاً بِکَ مِنْ نَارٍ اسْتَحَقَّهَا مِثْلِی بِمَا جَنَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَتَیْتُکَ زَائِراً أَبْتَغِی بِزِیَارَتِکَ فَکَاکَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ أَتَیْتُکَ هَارِباً مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُهَا عَلَى ظَهْرِی أَتَیْتُکَ وَافِداً لِعَظِیمِ حَالِکَ وَ مَنْزِلَتِکَ عِنْدَ رَبِّی فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ فَإِنَّ لِی ذُنُوباً کَثِیرَةً وَ إِنَّ لَکَ عِنْدَ اللهِ... شَفَاعَةً مَقْبُولَةً... اللهُمَّ... إِنِّی عُذْتُ بِأَخِی رَسُولِکَ مَعَاذاً فَفُکَّ رَقَبَتِی مِنَ النَّار... (کلینی، 1375ش، ج4، ص570و571).
پدر و مادرم به فدایت! به سوی تو آمدم، درحالیکه به تو پناه میآورم از آتشی که کسی مانند من، به سبب ستمی که بر خود روا داشته، مستحق آن است. به سوی تو آمدهام برای زیارت. به سبب زیارت تو آزادی خود را از آتش طلب میکنم. به سوی تو آمدهام، درحالیکه از گناهانم فرار میکنم؛ گناهانی که بر پشت خود انباشتهام. به میهمانی تو آمدهام، به سبب عظمت منزلتت و مقامت نزد پروردگارم. پس برای من نزد پروردگارت شفاعت کن. به درستی که برای من گناهان زیادی است و شفاعت، برای تو نزد خدا پذیرفتهشده است... . خدایا... من به برادر رسولت پناهنده شدهام؛ پس مرا از آتش نجات ده.
آنچه در اولویت خواستههای زائر قرار دارد، آمرزش گناهان و توبه به سوی پروردگار است؛ زیرا در این جایگاه است که توفیق توبه حاصل میشود و به واسطه ولیّ خدا، مورد پذیرش قرار میگیرد.
نتیجهگیری
با توجه به مطالب ارائه شده میتوان گفت زیارت ائمه معصومین:، نقش موثری در تربیت عبادی زائران دارد. تربیت عبادی، بُعدی از تربیت دینی است که متربی را با اعمال و تکالیف عبادی آشنا و او را با انگیزه راسخ، به انجام دادن آن تشویق میکند.
این نوع تربیت، یعنی پرورش بعد معنوی و ایجاد ارتباط با خداوند میتواند به وسیله زیارت محقق و یا تقویت شود و زائر با انجام تکالیفی مانند: اقامه نماز، قرائت ادعیه ماثوره و غیر ماثوره، تلاوت قرآن و توبه و بازگشت به سوی معبود، به مهمترین آموزههای تربیتی زیارت در بعد عبادی میپردازد. انجام این عبادات در حال زیارت، زائر را با آموزههای مورد توجه اسلام آشنا و به انجام آنها ملتزم میکند.
فهرست منابع
قرآن کریم
ابن قولویه، جعفر بن محمد (1417ق). کامل الزیارات، تحقیق القیومی، قم، نشر الفقاهة.
ابن طاووس، علی بن طاووس (1414ق). اقبال الاعمال، تحقیق القیومی، قم، نشر الاسلامی.
ابن مشهدی، محمد بن جعفر (1419ق). المزار الکبیر، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
امینی نجفی، عبدالحسین (1366ش). الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
برقی، احمد بن خالد (1317ق). المحاسن، تحقیق حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
جعفر بن محمد الصادق [امام ششم7]، (1400ق). مصباح الشریعة، بیروت، الاعلمی.
حر عاملی، محمد بن حسن (1412ق). وسائل الشیعة، قم، آل البیت:.
خامنهای، سیدعلی (1390ش). صحیفه حج، تهران، مشعر.
دادستان، پریرخ (1383ش). روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران، سمت.
شهید اول، محمد بن مکی (1410ق). المزار، تحقیق و تصحیح محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم، مدرسه امام مهدی[.
شیخ صدوق، محمد بن علی (1404ق). من لا یحضره الفقیه، تحقیق غفاری، قم، نشر اسلامی.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1393ق). المیزان، بیروت، اعلمی.
طبرسی، حسن بن فضل (1370ش). مکارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم، شریف رضی.
طوسی، محمد بن الحسن (1407ق). تهذیب الأحکام، تحقیق و تصحیح حسن الموسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة.
علی بن حسین8 (1418ق). الصحیفة السجادیة، قم، الهادی.
فیض کاشانی، شاه مرتضی (1376ش). المحجة البیضاء، تحقیق غفاری، قم، نشر اسلامی.
ــــــــــــــــــ ، (1406ق). الوافی، تحقیق ضیاءالدین، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین7.
کفعمی، ابراهیم بن علی (1415ق). البلد الأمین و الدرع الحصین، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
کارل، آلکسیس (1377ش). نیایش، ترجمه علی شریعتی، تهران، الهام.
کلینی، محمد بن یعقوب (1375ش). الکافی، تحقیق غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
کبیر مدنی، سیدعلیخان بن احمد (1409ق). ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیّد الساجدین، تصحیح: محسن حسینی امینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
گلمن، دانیل (1383ش). هوش هیجانی، ترجمه نسرین پارسا، رشد.
مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مطهری، مرتضی (1373ش). گفتارهای معنوی، چاپ چهاردهم، تهران، صدرا.
ــــــــــــــــــ ، (1389ش). مجموعه آثار، قم، صدرا.
[1]*. عضو گروه اخلاق و اسرار پژوهشکده حج و زیارت.
[2]. {و اَنَّ المساجدَ لِلهِ فَلاَ تَدعُوا مَعَ اللهِ اَحداً} (جن: 18).
[3]. {وَ اَقیمُوا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجد وَادعُوهُ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ} (حج: 4).
[4]. {سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر} (اسراء: 1).
[5]. «طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ کَرَامَةَ الزَّائِر؛ خوشا به حال بندهای که در خانه خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانهام [مسجد] زیارت کند. آگاه باشید بر مزور است اکرام زائر».
[6]. «إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛ خانههای من در زمین مسجدها هستند برای اهل آسمان؛ روشنگری میکنند همانطور که ستارگان برای برای اهل زمین نورافشانی میکنند».
[7]. یکی از آداب و مستحبات زیارت، غسل زیارت است.
[8]. {وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون}؛ «گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند»
[9]. {قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلَی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدا}؛ «کسانی که از راز آنها آگاهی یافتند [و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند] گفتند: ما مسجدی (عبادتگاهی) در کنار [مدفن] آنها میسازیم [تا خاطره آنان فراموش نشود]»
[10]. Festinger,L.& Cavlsmith, J.M.
[11]. A. R cohen.
[12]. Meichenbaum, D. H.
[13]. Somatopsychology.
[14]. psychosomatic.
[15]. یکی از روحانیون کاروانهای حج میگفت: در یکی از سفرها که به عمره مشرف شده بودیم، یک روز جوانی بعد از نماز ظهر و عصر وارد هتل شد و بلند بلند فریاد زد: «امروز از حرم پیامبر9 معجزه دیدم». گفتند: «چه معجزهای؟» گفت: «عموی من حدوداً شصتساله است و تا حالا پیشانیاش به مهر نخورده بود. امسال آمد عمره؛ نه برای زیارت، بلکه برای تفریح و گردش. دو روز بعد از ما مشرف شد. وقتی وارد مدینه شد، به دیدن من آمد. وقتی خواست برود، او را همراهی کردم. معلوم شد چند روزی که در مدینه هست، به زیارت مسجدالنبی و حرم پیامبر9 و ائمه بقیع: هم نرفته است. به او گفتم اجازه بده همراه تو بیایم تا مسیر هتل شما را یاد بگیرم و به دیدنت بیایم. در مسیر که میرفتیم، به او گفتم بیا از داخل مسجد برویم؛ هم هوا خنکتر است و هم مسیر کوتاهتر. وارد مسجدالنبی که شدیم، تا رسیدیم به مقابل قبر مطهر پیامبر9 نگاهی به قبر کرد. یک لحظه دیدم همانجا زانو زد و شروع کرد به گریه کردن. نتوانستم او را بلند کنم. مثل باران اشک میریخت و از خداوند طلب بخشش میکرد (خاطره یکی از روحانیون کاروانهای حج و عمره).
[16]. نساء: 64.