دستاوردهای اخلاقی پیاده روی اربعین (با رویکردی بر اخلاق حسینی)

نویسنده

چکیده


اربعین امام حسین7 نقطه عطفی در تاریخ اسلام بعد از واقعه عاشوراست. توصیه ائمه: سبب شده است که شیعیان در طول تاریخ، به زیارت امام حسین7 در این روز مبادرت کنند که غالباً به صورت پیاده‌روی بوده است. در این مقاله برخی از آثار اخلاقی شرکت در راهپیمایی اربعین بررسی می‌شود.
در این مقاله ابتدا به برخی از فضایل اخلاقی امام حسین7 اشاره شده و سپس تأثیرپذیری راهپیمایان از اسوه اخلاق و فضیلت، حضرت امام حسین7 در بُعد فردی و اجتماعی، بررسی گردیده است.
در این مقاله روشن شده امام حسین7 به دلیل دارا بودن عالی‌ترین فضیلت‌های اخلاقی و رفتاری، سرمشق همه حق‌طلبان و آزادی‌خواهان جهان است. راهپیمایان اربعین با هدف تداوم خط عزت‌آفرین و ستم‌سوز حسینی در این مراسم بی‌نظیر شرکت می‌کنند. حضور در راهپیمایی اربعین، گذشته از دستاوردهای معنوی و پاداش اخروی، در آگاهی‌بخشی و اصلاح اخلاق فردی و اجتماعی شرکت‌کنندگان در این مراسم بسیار مؤثر است.
کلیدواژه‌ها: اخلاق، پیاده‌روی، اربعین، امام حسین7 .


مقدمه
اربعین امام حسین7 یکی از فرازهای مهم تاریخ بعد از عاشوراست که به نقطه عطفی در تاریخ اسلام و تشیع تبدیل شد. بر اساس روایتی از حضرت امام حسن عسکری7 (مفید، 1413‌ق، ص53؛ ابن طاووس، 1416ق، ج3، ص100)، بزرگ‌داشت روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین7 در آن روز، یکی از پنج علامت مؤمن است. ارادتمندان حضرت امام حسین7 بر همین اساس و بنا به دستورالعملی که امام صادق7 به صفوان جمّال تعلیم داد (طوسی، 1411‌ق، ص788-789)، همواره به زیارت آن حضرت در این روز مبادرت می‌‌کردند.
این سیره مستمر شیعه از زمان ائمه اطهار: تاکنون ادامه داشته و چند سالی است که ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است؛ به طوری که شیعیان و دوستداران اهل بیت: از سراسر جهان، به ویژه عراق و ایران در مراسم باشکوه و معنوی اربعین شرکت می‌کنند و بزرگ‌ترین همایش مردمی را با محوریت فرهنگ اهل بیت: تشکیل می‌دهند. مسلماً چنین مراسم ساده ولی باعظمتی، از جنبه‌های گوناگون اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و... آثار و برکات فراوانی را به همراه دارد و فرصت‌های ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهد. از جمله دستاوردهای اربعین، تأثیر بسیار شگرف آن در اخلاق فردی و اجتماعی شرکت‌کنندگان است؛ چراکه رسول خدا9 و خاندان مطهر ایشان، سرچشمه همه فضیلت‌هایند و در قله‌های اخلاق و معنویت قرار دارند.
بر اساس تصریح چند آیه از قرآن کریم، هدف از بعثت رسول خدا9 تعلیم و تربیت انسان بوده است (بقره، 129؛ آل عمران، 164؛ جمعه، 2). امیر مؤمنان، علی7 در تشریح دستاوردهای بعثت پیامبر اکرم9 فرمود:
فَهَداهُم بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَاَنقَذَهُم بِمَکانِهِ مِنَ الجَهالَةِ... (شریف رضی، 1369ش، خطبه 1).
خداوند به دست پیامبرش مردم را از گمراهی به‌سوی هدایت رهنمون شد و با نقش‌آفرینی پیامبر، مردم را از نابخردی رهایی بخشید.
امام حسین7، در طول دوران زندگی پرافتخار خود، به ویژه در قیام کربلا، همان اهداف پیامبر اکرم9 را دنبال کرد. او که در مکتب تربیتی پیامبر اسلام بزرگ شده و صاحب امتیاز «حُسَینُ مِنّی وَ اَنا مِن حُسیَن» (مجلسی، 1403‌ق، ج43، ص261) است، از آغاز قیام خود با سخنرانی‌ها و نامه‌هایش همه مردم را به ارزش‌های اخلاقی و انسانی دعوت کرد. سرانجام، آن بزرگوار به منظور هدایت مردم و ایجاد تغییر در اوضاع عمومی جامعه، خود و همه عزیزانش را قربانی راه خداوند کرد. در زیارت اربعین آن حضرت آمده است:
فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَةِ... (طوسی، 1407‌ق، ج6، ص113).
آن حضرت [با اتمام حجت بر مردم]، هر عذری را از امت برداشت و اندرز و نصیحت آنان را با مهربانی انجام داد و خون پاکش را در راه تو [ای خدا] نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد.
به جهت ذو ابعاد بودن شخصیت امام حسین7 و تأثیرگذاری عمیق نهضت سیدالشهدا در تاریخ اسلام، تاکنون پژوهش‌های بسیاری در این زمینه‌ها صورت گرفته و نهضت پرافتخار کربلا و ادبیات حسینی، جلوه بسیار پررنگی در ادبیات جهان اسلام، بلکه پیروان ادیان دیگر داشته است؛ چراکه حسین بن علی8 در طول عمر 57 ساله خود، فراز و فرود‌های زیادی را پشت سر گذاشت و ابعاد زندگی آن حضرت از جنبه‌های مختلف فردی، خانوادگی، سیاسی و اجتماعی، الهام‌بخش همه آزادگان جهان بوده است. شعاعی از این تأثیرگذاری را هر سال در حضور دوستداران حسین بن علی8 و آزادگان جهان (از سراسر دنیا و از ملیت‌ها و مذاهب مختلف) در راهپیمایی باشکوه اربعین شاهد هستیم. یکی از ابعاد وجودی حضرت اباعبدالله، سیره اخلاقی ایشان و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی شیعیان، بلکه همه دوست داران آن امام شهید است. در این مقاله ابتدا نگاهی اجمالی به سیره اخلاقی آن حضرت می‌افکنیم و سپس برخی از دستاوردهای اخلاقی پیاده‌روی و زیارت اربعین را بررسی می‌کنیم.
نگاهی به سیره اخلاقی امام حسین7  
در این قسمت به برخی از فضایل اخلاقی حضرت اباعبدالله7 اشاره‌ای گذار می‌کنیم تا الگویی برای همه پیروان آن حضرت به ‌ویژه زائران ایشان باشد.
1. گذشت فوق‌العاده
پیامبر اسلام9 و اهل بیت:، اسوه‌های اخلاق و فضیلت بودند و یکی از صفات بارز آن بزرگواران گذشت و فداکاری برای امت بود. تاریخ، جلوه‌های زیبایی از ایثار را در سیره اهل بیت عصمت و طهارت: ثبت کرده است که در آیات و روایات بسیاری به آنها تصریح شده است؛ از جمله سوره مبارکه (هل اتی) که درباره انفاق و گذشت فوق‌العاده خاندان عصمت: نازل گردیده است.
زندگی حضرت امام حسین7 نیز که در چنین خانواده‌ای پا به عرصه حیات اجتماعی گذاشته، سرشار از گذشت و ایثار است. آن حضرت برای حفظ دین خدا، هدایت مردم و اصلاح امور جامعه، جان شریف خود و همه عزیزانش را تقدیم راه خدا کرد و چه ایثاری بالاتر از بذل جان؟ علاوه بر آن، در زندگی عادی آن بزرگوار نیز نمونه‌های بسیاری از گذشت وجود دارد.
نقل شده است یکی از غلامان، خطایی کرد که باید تنبیه می‌شد، امام حسین7 نیز دستور داد تا او را تنبیه کنند. اما آن غلام، قسمتی از آیه 134 آل عمران را خواند: (...وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ)؛ یعنی مؤمنین، فروبرنده خشم خود هستند. امام حسین7 فرمود: «او را رها کنید». غلام سپس ادامه آیه را خواند که (وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ)؛ یعنی از خطاهای مردم نیز می‌گذرند. امام7 فرمود: «تو را عفو کردم». غلام باز ادامه آیه را خواند: (وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ)؛ «خداوند، نیکوکاران را دوست دارد». امام حسین7 فرمود: «تو را در راه خدا آزاد کردم و دو برابر آنچه به تو عطا می‌کردم، عطا خواهم کرد» (مجلسی، 1403ق، ج44، ص195).
2. سخاوت و بخشش
سخاوت و بخشندگی مالی نیز از صفات ممتاز مؤمنان در نظام اخلاقی اسلام است. اما سخاوت اهل بیت: از جمله امام حسین7 با نوعی بزرگ‌منشی و عظمت روحی همراه بوده است. به روایتی، امام حسین7 کنیزکی را به خاطر هدیه دادن یک شاخه گل آزاد کرد. وقتی علت را پرسیدند، فرمود:
خدا ما را این طور پرورش داده است؛ زیرا خداوند می فرماید: (وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا...) (نساء: 86)؛ هر گاه به شما درودی گفته شود؛ نیکوتر از آن را یا عین آن را در پاسخ بگویید. بهتر از این شاخه ریحان، آزاد کردن این کنیز بود» (مجلسی، 1403‌ق، ج44، ص195).
همچنین نقل شده است: عبدالرحمان سلمی سوره مبارکه حمد را به یکی از کودکان امام حسین7 یاد داد. هنگامی که آن کودک سوره حمد را برای امام حسین7 خواند، آن حضرت مبلغ هزار اشرفی و هزار حله به عبدالرحمان عطا کرد و دهان او را از دُرّ پر کرد و فرمود: «این عطا در مقابل آن حمدی که وی به فرزند من تعلیم داد، ناچیز است» (همان، 1403ق، ج44، ص191).
3. فریفته نشدن به جاذبه‌های دنیایی
دنیا با همه جاذبه‌هایش در نظر اولیای الهی گذرگاهی بیش نیست و مقام و منصب و دارایی‌های آن نیز تنها وسیله‌ای عاریتی است. بدین روی پیامبر9 و اهل بیت عصمت و طهارت: هرگز به دنیا دل نبستند و فریفته لذات و جاذبه‌های آن نشدند و همگان را نیز به پرهیز از آن سفارش کردند. آن بزرگواران همواره هشدار می‌دادند که اگر کسی از تعالیم قرآن و عترت و تربیت دینی محروم باشد، ممکن است در دام دنیاطلبی و مفسده‌های آن گرفتار شود. امام علی7 فرمود:
أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا (شریف رضی، 1369ش، حکمت 456).
آگاه باشید، انسان آزاده، لُماظه را به اهلش واگذار می‌کند. همانا بهشت، بهای جان‌های شماست خود را به کمتر از آن نفروشید.
در منطق حسین بن علی8، یکی از دلایل انحراف و گرفتاری‌های فرهنگی و اجتماعی مردم، دنیاپرستی و فریفته مال و منال دنیا شدن است. نقل شده است که وقتی امام حسین7 (براساس دعوت مردم) به سمت کوفه می‌رفت، فرزدق را دید که از کوفه باز می‌گشت. امام7 از وی پرسید: «کوفه چه خبر؟» فرزدق گفت: «قلب‏های مردم با تو، ولی شمشیرهای آنان با بنی‌امیه است». فرمود: «راست می‌گویی؛ زیرا:
النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ». (مجلسی، 1403‌ق، ج44، ص195)
مردم برده دنیایند و دین پیرایه‌ای بر زبانشان است. وقتی گرد دین می‌چرخند که دنیای آنان به وسیله دین تأمین شود. اما وقتی به وسیله ابتلا محک می‌خورند، دینداران اندک‌اند.
و لذا امام حسین7 مکرر می‌فرمود:
یا اهل لذة دنیا لا بقاء لها    ان اغترارا بظل زائل حمق (همان، 1403‌ق، ج44، ص193).
ای کسانی که اهل لذت دنیایی هستید، بدانید که آن ماندگار نیست. حقا که فریب خوردن از سایه‏ای که از بین می‌رود، حماقت است.
در بخش‌هایی از زیارت اربعین نیز مشخص شده است کسانی که امام و رهبر خود و نوه پیامبر و سرور جوانان بهشت را به طرزی بسیار فجیع و دلخراش کشتند، عبارت بودند از فریب‌خوردگان دنیا، آخرت‌‌فروشان، هواپرستان و پیروان حاکمان نفاق‌پیشه:
وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ... (طوسی، 1407‌ق، ج6، ص114).
و علیه حسین7 دست به دست هم دادند، کسانی که فریب دنیا را خوردند و بهره خود را به پست‌ترین قیمت فروختند و آخرت خویش را به بهایی بس ناچیز از دست دادند و با گردن‌فرازی، در چاه هوا و هوس سرنگون شدند و تو و پیامبرت را به خشم آوردند و [اینها همه بر اثر آن بود که] از حاکمان اختلاف‌افکن و نفاق‌انگیز، پیروی کردند.
پیام زیارت اربعین این است که جامعه باید مراقب باشد در بعد اخلاقی، عواملی چون دنیاطلبی و هواپرستی، و در بعد سیاسی، گرایش به رهبران غیر الهی و اطاعت از آنان، عامل سقوطشان نشود.
4. کمک به دیگران و رفع گرفتاری از آنان
امام حسین7 مشکل‌گشای گرفتاران در اوضاع سخت زندگی بود. بر پایه روایت، آن حضرت از بس در شب‌های تاریک و به صورت ناشناس غذا و مایحتاج زندگی محرومان را به دوش حمل کرد، وقتی به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند. علتش را که از امام زین‌العابدین7 پرسیدند، فرمود: «این پینه‌ها اثر کیسه‌های غذایی است که پدرم شب‌ها به دوش می‌کشید و به خانه یتیمان و فقرا می‌رسانید» (مجلسی، 1403‌ق، ج44، ص190). نقل شده است امام حسین7 نزد اسامة بن زید که مریض بود رفت. وقتی شنید که از بدهی سنگین ناله می‌کند، او را با پرداخت شصت هزار درهم آرام کرد (همان، 1403‌ق، ج44، ص189).
همچنین در تاریخ آمده است:
مردی اعرابی (بیابان‌نشین) نزد امام حسین7 آمد و گفت: «یا بن رسول الله، من ضامن یک دیه کامل شده‏ام و از پرداخت آن عاجزم. با خویشتن گفتم باید از کریم‌ترین مردم درخواست کنم و کریم‌تر از اهل بیت رسول خدا9 ندیده‏ام». امام حسین7 فرمود: «ای برادر عرب، من از تو سه موضوع را می‌پرسم، اگر یکی از آنها را پاسخ بگویی، یک سوم دیه‏ای را که گفتی به تو عطا می‌کنم. اگر جواب دو موضوع را بگویی، دو قسمت آن دیه را به تو می‌دهم. اگر جواب هر سه را بگویی من تمام آن دیه را به تو می‏پردازم». وقتی اعرابی سه سؤال امام را جواب داد، امام دیه کامل را پرداخت کرد (همان، 1403ق، ج44، ص196).
5. عزت‌طلبی و ذلت‌گریزی
کرنش در برابر دنیا و دنیاپرستان، انسان را خوار و ذلیل می‌گرداند. حضرت امام حسین7 که مجسمه همه فضیلت‌ها و تنها کسی بود که شایستگی رهبری امت اسلامی را داشت، پذیرش حکومت فردی مثل یزید را تن دادن به ذلت و گرویدن به زندگی حقیرانه تلقی می‌کرد. آن حضرت می‌فرمود:
ما از خاندان نبوت و رسالتیم؛ خاندانی که خانه آنها محل رفت و آمد فرشتگان است و خداوند به خاطر ما همه چیز را آغاز کرد و همه چیز را پایان می‌بخشد. اما یزید، مردی فاسق و شرابخوار و قاتل است و آشکارا جنایت و گناه می‌کند و مثل من با مثل او بیعت نخواهد کرد (ابن طاووس، بی‌تا، ص23).
بنابراین روش زندگی و مرام حسین بن علی8، حرکت در مسیر عزت و سربلندی است. آن حضرت در جواب قیس بن اشعث که گفت: «چرا به حکم فرزندان عمویت گردن نمی‌نهی؟ از آنها هیچ‌گونه بدی به تو نخواهد رسید»، فرمود:
لَا وَ اللهِ لَا أُعْطِیکُمْ بِیَدِی إِعْطَاءَ الذَّلِیلِ وَ لَا أُقِرُّ لَکُمْ إِقْرَارَ الْعَبِیدِ. (ابومخنف، 1417ق، ص209؛ مجلسی، 1403ق، ج45، ص7).
نه به خداوند، نه دستم را [برای بیعت] همانند ذلیلان در دستان شما خواهم گذاشت و نه مثل بندگان در برابر شما کرنش و اقرار می‌کنم.
6. شاد کردن دیگران
روایات بسیاری در خصوص ادخال سرور در دل مؤمنان وجود دارد. چه زیباست که پیروان اهل بیت: خصوصاً زائران حضرت اباعبدالله7 با رفتارهای سنجیده و برخوردهای شایسته در شادی و نشاط برادران ایمانی خود سهیم باشند و آسایش و آرامش را به آنان هدیه کنند. هشام بن حکم از امام صادق7 نقل می‌کند که ایشان فرمود: «از محبوب‌ترین کارها نزد خداوند شاد کردن مؤمن به وسیله برطرف نمودن گرسنگی و رفع گرفتاری و پرداخت بدهکاری‌اش است» (کلینی، 1407ق، ج2، ص192).
سیره حضرت امام حسین7 این بود که همواره دل دردمندان و بیچارگان را شاد می‌کرد و مسلمان و غیر مسلمان نیز برایش یکسان بود. در روایتی آمده است:
روزی امام حسین7 غلامی را دید که با سگی غذا می‌خورد. به وی فرمود: «چرا چنین می‌کنی»؟ گفت: «یا بن رسول الله، من غمگینم. می‌خواهم این سگ را شاد کنم، شاید من هم شاد شوم. غم و اندوه من این است که مالک من شخصی است یهودی و من در نظر دارم از وی جدا شوم». امام حسین7 مبلغ دویست اشرفی نزد مالک آن غلام برد. یهودی گفت: این غلام من فدای قدم تو باد و این باغ و بستان را نیز به آن غلام بخشیدم و این‏ مبلغ پول را هم که دادی به شما تقدیم نمودم. امام حسین7 فرمود: «من نیز این پول را به تو بخشیدم». یهودی گفت: «من هم قبول کردم و این پول را به آن غلام بخشیدم». امام حسین7 فرمود: «من نیز آن غلام را آزاد کردم و این پول و باغ را به او بخشیدم». زن آن یهودی گفت: «هم اکنون اسلام اختیار نمودم و مهریه‏ام را به شوهرم بخشیدم». شوهرش گفت: «من نیز مسلمان شدم و این خانه‏ام را به زنم بخشیدم» (مجلسی، 1403ق، ج44، ص194).
7. تواضع
حضرات معصومین: با وجود داشتن شخصیت والا و کم‌نظیر، بسیار فروتن و متواضع بودند و به شخصیت دیگران احترام می‌گذاشتند. درباره حضرت امام حسین7 گفته شده است: ایشان با فقیران و بیچارگان هم‌غذا می‌شد و این آیه را تلاوت می‌کرد: (إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ) (نحل، 23)؛ «خدا افراد متکبر را دوست ندارد». سپس فقرا را هم به منزل خود دعوت می‌کرد (همان، 1403ق، ج44، ص189).
موارد یادشده نمونه بسیار اندکی از اخلاق و رفتار آموزنده امام حسین7 است. پیروان و دوستداران خاندان عصمت و طهارت: که از سیره عملی اهل بیت خصوصاً حضرت امام حسین7 الهام می‌گیرند و آن بزرگواران را به عنوان الگوی زندگی خود برگزیده‌اند، می‌کوشند در اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی، زندگی خود را همرنگ الگوهای خود قرار دهند.
شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اربعین نیز که با هدف زیارت امام حسین7 و تداوم خط سرخ حسینی در این مراسم شرکت می‌کنند، جلوه‌های زیبایی از اخلاق حسینی را به نمایش می‌گذارند. زائران اربعین حسینی و راهپیمایان، اخلاق و رفتار، بلکه تمام برنامه‌های زندگی خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که در راستای اوامر الهی و سنت پیامبر اسلام9 و برآورنده رضایت ائمه اطهار خصوصاً امام حسین7 باشد. اربعین فرصت خوبی برای ایجاد تحول مثبت در زندگی است. افراد در این پیاده‌روی فرصت فکر کردن پیدا می‌کنند تا به وضعیت فعلی و اهداف آینده‌شان فکر کنند؛ به اینکه چه کارهایی را باید برای پیشرفت در زندگی‌شان انجام دهند و چه رفتارهایی را باید در تعامل با دیگران خصوصاً خانواده خود حذف یا تقویت کنند. توجه به همین نکات باعث می‌شود بعد از برگشتن از این سفر، زمینه برای تغییر و تحول معنوی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی افراد فراهم شود. بدین جهت پیاده‌روی برای زیارت امام حسین7 در ایام اربعین، از جهات متعدد دارای ارزش، فضیلت و نقش مثبت در زندگی انسان است که شاید صرف حضور در حرم و خواندن زیارتنامه، چنین دستاوردی به همراه نداشته باشد.
در ادامه مقاله برخی از دستاوردهای اخلاقی پیاده‌روی و زیارت امام حسین7 را از دو بعد فردی و اجتماعی بررسی می‌کنیم:
دستاوردهای اخلاقی راهپیمایی اربعین
1. اخلاق فردی
الف) خودسازی و تهذیب نفس
بر پایه روایات، پیاده‌روی برای زیارت امام حسین7 پاداش بسیار فوق‌العاده‌ای دارد (ر.ک: حر عاملی، 1409ق، ج14، ص439). اما لازمه رسیدن به آن ثواب و ارزش‌های فوق‌العاده، فراهم بودن شرایط روحی و معنوی است که یکی از مهم‌ترین آنها خودسازی، صفای باطن و ایستادگی در برابر هواهای نفسانی و رذایل اخلاقی است. همان‌طور که یاران باوفای حضرت سیدالشهدا7، از جاذبه‌های فریبنده دنیا گذشتند و با وجود اینکه امام حسین7 بیعت خود را از آنان برداشت و از آنها خواست جان خود را حفظ کنند و از معرکه جنگ بیرون بروند، آنان وفاداری خود را نشان دادند و خویش را فدای مکتب حسین7 کردند. حضرت عباس7 دعوت‌نامه شمر بن ذی‌الجوشن را رد کرد و اوج وفاداری خود را به امام حسین7 نشان داد. همچنین وهب، تازه داماد که همراه با نوعروسش در کربلا حضور پیدا کرده بود، جهاد در رکاب فرزند رسول خدا و شهادت در راه دین را به زندگی دنیایی و لحظات شیرین زندگی در کنار همسر ترجیح داد.
زائران اباعبدالله7 و شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اربعین نیز با این حرکت خود می‌کوشند در تمام صحنه‌های زندگی به آن الگوهای اخلاقی و معنوی تأسی بجویند و شیوه زندگی آنان را برگزینند. این زائران، خود را مثل آن رزمندگانی می‌دانند که پس از بازگشت از نبردی سنگین، پیامبر خدا9 به آنان فرمود: «جهاد اکبر هنوز برای شما باقی مانده است» (شیخ صدوق، 1361ش، ص160). بدین جهت می‌کوشند وجود خود را که به عطر معنویت خوش‌بو شده است، از همه آلودگی‌ها و معاصی مصون دارند.
زیارت حضرت اباعبدالله7 و اولاد و اصحاب شهیدش که جلوه‌ای از نور خدا و تجسم خلوص، عبودیت و پاکی هستند، زائران را متوجه نقایص خود می‌کند و راه بازگشت و توبه را برایشان هموار می‌کند. ازاین‌رو پیاده‌روی برای زیارت حضرت اباعبدالله7، فرصت مناسبی برای بازگشت به اصالت‌های خویش است؛ دریچه‌ای به سوی تزکیه و پاکسازی درون از همه آلودگی‌ها و رذایل و آراستن به فضیلت‌های اخلاقی و رفتاری.
ب) آرامش روحی و روانی
انسان‌ها بر حسب تقاضای فطرت به تکیه‌گاهی مطمئن نیاز دارند (ر.ک: روم، 30) که تعالیم دینی این نیاز فطری را به وسیله توجه دادن انسان به آفریدگار دانا و توانا پاسخ اطمینان‌بخش داده و برای رسیدن به آن نیز راهنمایانی قرار داده است. رفتن به زیارت اولیای الهی در حقیقت گامی برای رسیدن به خداوند است. زیارت حضرات معصومین به هدف‏دار و جهت‏دار بودن زندگی انسان کمک می‌کند و در قلب و روح زائر نوعی اطمینان، آرامش و امیدواری به وجود می‌آورد. التماس زائر به خداوند در چنین مکان‏های منوری برای اینکه آن وجودهای مقدس به اذن الهی برایش شفاعت کنند یا این درخواست که خداوند به حرمت آن پاکان، لطف خویش را شامل حال او کند، زائر را به رحمت الهی امیدوارتر می‌کند و او را از غم‏های جانکاه، نگرانی‏های فرساینده و آشفتگی‏های روانی می‏رهاند.
شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اربعین حضرت اباعبدالله الحسین7 از سراسر جهان به احترام خون پاک آن حضرت و مرارت‌های خاندان مظلومش به سوی کربلا حرکت می‌کنند. آنان به صراحت ابراز می‌دارند که وقتی با هدف زیارت مرقد نورانی امام حسین7 در مسیر راهپیمایی قرار می‌گیرند، ناخودآگاه احساس سبکی می‌کنند و به آرامش می‌رسند. این یکی از نشانه‌های زدوده شدن گناهان از صفحه قلب است. به فراخور این فرآیند، شاهدیم که زائران از جهت اخلاقی و رفتاری ارتقا می‌یابند. بنابراین پیاده‌روی اربعین، زمینه رشد معنوی انسان را فراهم می‌کند و او را در برابر ناملایمات روزگار و مصائبی که بر او وارد می‌آید، صبور می‌سازد. گویا زیارت مرقد شریف امام حسین7 مرهم دردها و التیام‌بخش آلام روحی و موجب آرامش قلب انسان است.
ج) عزتمندی و تعالی شخصیت
از منظر قرآن، انسان موجودی باارزش و دارای منزلت رفیع است: (وَ لَقَد کَرَّمنا بَنِی آدَمَ...) (اسراء، 70)؛ «به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم...». در پرتو این کرامت ذاتی که به عنوان یکی از مبانی تعلیم و تربیت شناخته می‌شود (جمعی از نویسندگان زیر نظر آیت‌الله مصباح یزدی، 1390ش، ص189)، اولیای الهی همواره انسان را به پاسداری از ارزش‌های خویش و پرهیز از اموری که ارزش انسان را خدشه‌دار می‌کند، توصیه کرده‌اند (شریف رضی، 1369ش، حکمت 456). امام علی7 ارزش انسان را موهبتی الهی می‌داند که در صورت ضایع شدن، جبران آن ممکن نخواهد بود:
وَ أَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْکَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً... (همان، 1369ش، نامه 31).
فرزندم، ... با گرامی داشتن نفس خود، آن را از هر پستی حفظ کن، هر چند تو را به نعمت‏های فراوان برساند؛ زیرا در برابر مقداری که از کرامت نفس به خرج می‏گذاری، عوضی به دست نخواهی آورد.
تاریخ حسین بن علی8 نشان می‌دهد آن بزرگوار در طول حیات نورانی خود، به ‌ویژه در نهضت کربلا، همواره از کرامت انسان سخن گفته، پذیرش حکومت یزید را مساوی با ذلت و خواری شمرده و شأن خود را برتر از آن دانسته است که به چنین خفت و خواری‌‌ای تن بدهد. «هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّةُ» سیدالشهدا7 در طول تاریخ طنین‌انداز بوده و به شعار هر آزاده‌ای تبدیل شده و یکی از درس‌های نهضت خونین کربلاست. امام حسین7 به عنوان آموزگار حریت و آزادگی، خود را موظف می‌دانست که مردم خفته آن عصر را بیدار کند و این احساس کرامت را به همه مردم، خصوصاً شیعیان و پیروان خود منتقل کند.
قطعاً حرکت در مسیر امام حسین7 اعتلای شخصیت و منزلت انسان را به دنبال دارد و پیاده‌روی اربعین، نوعی ابراز وجود و اعلام موضع در برابر دشمنان، و احیاگر روحیه عزت‌طلبی و ذلت‌گریزی است؛ چراکه هرگونه ارتباط قلبی و اعتقادی با آن نورهای پاک، نوعی احساس کرامت و ارزشمندی برای انسان به ارمغان می‌آورد. اینکه پیروان و ارادتمندان اهل بیت: در طول تاریخ هرگز زیر بار ذلت نرفته‌اند، نتیجه درسی است که از مکتب تربیتی اهل بیت خصوصاً سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین7 گرفته‌اند.
د) صبر و مقاومت در راه خداوند
صبر در تعالیم اخلاقی، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ به‌گونه‌ای که بر پایه روایات، نسبت صبر به ایمان، مانند نسبت سر به بدن است؛ همان گونه که با نبود سر، بدن انسان فاقد حیات می‌شود، اگر انسان مؤمن از صبر بی‌بهره باشد، ایمان او نیز فاقد ارزش خواهد بود (کلینی، 1407ق، ج2، ص89).
مراسم راهپیمایی اربعین همراه با انواع سختی‌ها و مرارت‌ها مانند خستگی جسمانی، تاول زدن پاها، گرفتگی عضلات بدن، آفتاب‌سوختگی، سرماخوردن و بیماری، بی‌خوابی و... همراه است که تحمل این مشکلات، نیازمند صبوری و شکیبایی است. بسیاری از شرکت‌کنندگان در راهپیمایی اربعین، ممکن است در زندگی خود گرفتاری‌های زیادی داشته و از نظر مالی هم در مضیقه باشند، اما با هزینه شخصی و تنها با انگیزه معنوی قدم در این مسیر دشوار می‌نهند؛ زیرا معتقدند که حضور در مراسم اربعین، بهترین فرصت برای افزایش توانمندی‌های روحی و جسمی و تمرین مقابله با مرارت‌ها و دشواری‌هاست و انسان را پخته‌تر، و روحش را زلال‌تر می‌کند. (ر.ک: تمیمی آمدی، 1366ش، ص305). آنان معتقدند که رضای الهی و بهشت برین با عافیت‌طلبی و خوش‌گذرانی به دست نخواهد آمد. حضرت امام باقر7 در روایتی فرمود:
الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّةَ... (کلینی، 1407ق، ج2، ص89).
بهشت با سختی‌ها و صبر برای آن آمیخته شده است. هرکس [در راه ادای وظیفه و اطاعت پروردگار] بر تلخی‌ها و سختی‌های دنیا صبور باشد، وارد بهشت می‌شود.
نتیجه اینکه پیاده‌روی اربعین یک کلاس عملی برای بالا بردن صبر، تحمل و شکیبایی است. مواجه شدن با سختی‌های مسیر و تحمل کمبود امکانات و خستگی سفر، باعث می‌شود افرادی که در زندگی همواره در رفاه بوده و امکانات بیشتری داشته‌اند و طعم سختی را نچشیده‌اند، نگرششان به زندگی تغییر کند. آنان که مرفه بار آمده‌اند، گرفتار سستی در اراده و ناپختگی در تصمیم‌های زندگی می‌شوند؛ اما بعد از شرکت در این راهپیمایی و دیدن این رنج‌ها و مرارات‌ها اعتراف می‌کنند که بزرگ شده‌اند و شخصیتشان رشد یافته است.
2. اخلاق اجتماعی
یکی از ابعاد مهم راهپیمایی اربعین که فرصت بسیار ارزشمندی برای بهره‌برداری محسوب می‌شود، جنبه اجتماعی آن است. در این بخش به برخی از دستاوردهای اخلاقی اربعین در بُعد اجتماعی اشاره می‌گردد:
الف) محبت، همدلی و برادری
یکی از دستاوردهای اجتماعی راهپیمایی اربعین این است که همه شرکت‌کنندگان با یکدیگر احساس صمیمیت و همدلی و برادری می‌کنند. در این اجتماع عظیم، دوستداران اهل بیت:، از ده‌ها کشور دنیا و از ملیت‌های مختلف، با خلوص و عشق، دور هم جمع می‌شوند تا برای امام خود سوگواری کنند و مرام آن حضرت را نصب‌العین خود قرار دهند. در پرتو این علاقه مقدس، اجتماعی تشکیل می‌شود که عالی‌ترین نوع تعاملات اخلاقی و رفتاری را در آن شاهدیم و می‌بینیم همه با یکدیگر در نهایت صفا، صمیمیت و محبت، بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و مذهب، در یک مسیر و با یک مقصد مشخص که همان مرام امام حسین7 است، حرکت می‌کنند. در این حرکت عظیم اجتماعی، رویه عمومی مردم پایبندی به فرهنگ تسامح و مداراست؛ چراکه پیامبر اکرم9 و اهل بیت طاهرین: همواره تلاش می‌کردند مردم را به عنوان برادران ایمانی به رفتارهای صمیمی وادار کنند و به فضیلت‌های اخلاقی بیارایند. از امام صادق7 روایت شده است که می‌فرمود:
اتَّقُوا الله وَ کُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّینَ فِی الله مُتَوَاصِلِینَ مُتَرَاحِمِینَ تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاکَرُوا أَمْرَنَا وَ أَحْیُوهُ (همان، 1407ق، ج2، ص175).
تقوا پیشه کنید و برای یکدیگر برادران نیکو باشید. به خاطر خدا یکدیگر را دوست بدارید و با هم پیوند دوستی برقرار کنید و همدیگر را ببینید و درباره امر اهل بیت (فرهنگ و معارف و حقوق اهل بیت:) مذاکره کنید و امر ما را زنده کنید.
ب) سخاوت و مهمان‌نوازی
بر پایه روایات، سخاوت از خصلت‌های پیامبران و نشانه مؤمن است که خمیرمایه دوستان خدا بر آن سرشته شده است (جعفر بن محمد8، 1400ق، ص82). این خصلت اجتماعی، موجب تقرب انسان به خداوند و ورود به بهشت می‌گردد. دارندگان این خصلت، پناهگاه مردم‌اند و با سخاوت خود، همانند باران که عامل حیات روی زمین است، باعث طراوت زندگی مردم می‌شوند (حمیری، 1413ق، ص72 و 73). بسیاری از مسلمانان با تأسی به سیره حضرات معصومین: سخاوت را به عنوان یک فضیلت و مصداق اطاعت پروردگار، مورد توجه قرار داده و از دارایی مادی و معنوی خود، هرچند اندک باشد، به دیگران می‌بخشند (جعفر بن محمد8، 1400ق، ص83).
در مراسم جهانی اربعین حسینی هم صحنه‌های زیبایی از مهربانی، صمیمیت، بخشش و سخاوت در عراق، ایران و دیگر مناطق مشاهده می‌شود. با نزدیک شدن به ایام اربعین، عاشقان و دل‌باختگان حضرت سیدالشهدا7، در عراق و دیگر کشورها اندوخته‌های مادی خود را برای پذیرایی از زائران اباعبدالله الحسین7 به موکب‌های متعددی که در مسیر منتهی به کربلا وجود دارد، می‌آورند و  نیاز‌های گوناگون زائران را برآورده می‌کنند تا با این کار، ارادت خود را به حضرت امام حسین7 ابراز کنند. تکریم زائرین از سوی مردم سخاوتمند عراق بسیار چشم‌گیر و ستودنی است و هرکس به اندازه‌ وسع و توان خود در پذیرایی از زائران اربعین شرکت دارد؛ به گونه‌ای که طولانی‌ترین و بزرگ‌ترین سفره‌ پذیرایی دنیا را در اربعین می‌توان دید؛ سفره‌ای که هر سال از مرز ایران تا کربلا در مدت چند روز گسترده می‌شود و از بیست الی سی میلیون میهمان پذیرایی می‌شود و برای صرف غذاها به آنان التماس می‌کنند. این رویداد در دنیا بی‌سابقه و بی‌نظیر است.
چنین حرکتی باعث نهادینه شدن روحیه ایثار و از خودگذشتگی در مردم می‌شود؛ به طوری که می‌توان موسم اربعین را بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین کلاس آموزس سخاوت، گذشت و ایثار نامید.
ج) اتحاد و انسجام اجتماعی
اربعین، بزرگ‌ترین اجتماع بشری با محوریت فرهنگ اهل بیت: است، مهم‌ترین ویژگی این حضور خیره‌کننده جهانی این است که اغلب شرکت‌کنندگان بر یکدلی می اندیشند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان را مرهمی برای آلام منطقه می‌دانند. وحدت مسلمانان بر محور تعالیم نورانی اسلام و قرآن و عترت: موضوعی است که خدای متعال در قرآن، و اولیای الهی در سخنان خود همواره مردم را بدان سفارش کرده‌اند.
در راهپیمایی اربعین، هر سال بیش از بیست میلیون نفر با محوریت اسلام و امام حسین7 در یک سو به حرکت در می‌آیند، همه به یک هدف می‌اندیشند و یک نقطه مشترک دارند و این عامل مهمی برای شکل‌گیری و تداوم اتحاد میان مسلمانان است و نشان می‌دهد مکتب اهل بیت: در ایجاد اتحاد میان مردم و ثبات‌بخشی به آن بسیار قدرتمند است. باید پیروان همه مذاهب که محبت خاندان پیامبر و رعایت حرمتشان را وظیفه خود می‌دانند، از این فرصت برای نزدیک شدن افکار و سلایق به یکدیگر بهره ببرند و در مسیر وحدت بیشتر مسلمانان بکوشند و روز به روز بر اقتدار و عظمت خود بیفزایند.
د) عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی
بر اساس بیان قرآن، مستکبران برای تحکیم پایه‌های قدرت خود همواره میان مردم اختلاف می‌انداختند تا بدین وسیله، نیروی متراکم و عظیم آنان را تضعیف، و آنها را گرفتار خفت و خواری کنند و به پذیرش سلطه ظالمانه خود مجبور سازند. (ر.ک: قصص، 4).
رهبران الهی دقیقاً همین موضوع را نوک پیکان حملات خود به قدرت‌های استکباری قرار می‌دهند و می‌کوشند مردم را از ظلم‌پذیری و زندگی ذلت‌بار نجات دهند و آنان را به عزت برسانند.
امام حسین7 از پذیرش حکومت یزید سر باز زد؛ اما نه از روی تکبر، بلکه به استناد سخن جد بزرگوارش9 که آن را مساوی با نابودی شریعت محمدی می‌دانست و حکومت را بر آل ابوسفیان حرام اعلام کرد: «لْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَی آلِ سُفْیَانَ» (ابن نما حلی، 1406ق، ص25؛ ابن طاووس، بی‌تا، ص24).
بنابراین در مرام حسین بن علی8 ستم‌پذیری و فرومایگی هرگز جایی ندارد. مرام حسین، عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی است. آن حضرت فرمود:
هان ای مردم، ای عصرها و نسل‏ها، به هوش باشید که این فرومایه، فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است: بر سر دو راهی ذلت‌پذیری و تسلیم خفت‏بار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، یا مرگ پرافتخار و باعزت و سرفرازی، و چقدر دور است از ما که ذلت و خواری را برگزینیم. خدا و پیامبر او و ایمان‏آوردگان و دامان‌های پاک و غیرتمند و جان‌های ستم‌ستیز و باشرافت نمی‏پذیرند که ما فرمانبرداری فرومایگان و استبدادگران پست را بر شهادت مقدم بداریم (ابن نما حلی، 1406ق، ص55؛ ابن شعبه، 1404ق/1363ش، ص241).
حضور عاشقانه مردم در راهپیمایی اربعین، به معنای لبیک به ندای امام حسین7 و تأسی به آن حضرت، در آزادگی و عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیز و پاسخ به ندای «هل من ناصر» حسینی است؛ چراکه نهضت عاشورا جریانی فرازمانی و فرامکانی و برای همه بشریت در تمام زمان‌هاست.
نتیجه‌گیری
سیره عملی و زندگی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت: سرمشق زندگی دوستداران، خصوصاً شیعیان و پیروان راستین آنان است. پیامبر اسلام9 برای عملی کردن مکارم اخلاق مبعوث شد و ائمه اطهار: زیباترین صحنه‌های اخلاق کریمانه را با تواضع، حلم و بردباری، گذشت و ایثار، برآوردن حوایج دردمندان و خدمت به بندگان خدا، اجرای عدالت و مبارزه با ظلم و فساد و... به منصه ظهور رساندند و عالی‌ترین شیوه اخلاقی را به شیعیان خود آموختند. رهروان و دوستداران اهل بیت خصوصاً امام حسین7 نیز در راهپیمایی اربعین، با آراستن خود به تقوا و تهذیب نفس، و ایستادگی در برابر دشمن درون و بیرون، جلوه‌های بی‌نظیری از اخلاق و رفتار کریمانه را به نمایش می‌گذارند. آنان با آگاهی کامل از نقشه‌های تفرقه‌افکنانه دشمنان، خود را برادر همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی می‌دانند و تبلیغات بیگانگان را به هیچ می‌انگارند. آنان عزت را در خط سرخ حسین7 جست‌وجو می‌کنند و بر رشد روحی و فکری، مادی و معنوی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان و استقلال همه‌جانبه پافشاری می‌کنند. بدین جهت، راهپیمایی اربعین را می‌توان خیزش توفنده امتی دانست که توطئه‌ها را خنثا، صفوف مسلمان را به هم فشرده‌تر، و دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند.





فهرست منابع
٭ قرآن کریم، ترجمه آیت‌الله مکارم شیرازی.
ابن شعبه، حسن بن علی (1404ق). تحف العقول عن آل الرسول، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم.
ابن طاووس، علی بن موسی (بی‌تا). اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه احمد فهری زنجانی، تهران، نشر جهان.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1416ق). الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول.
ابن نما، جعفر بن محمد (1406ق). مثیر الأحزان، تحقیق و تصحیح مدرسه امام مهدی/، قم، نشر مدرسه امام مهدی‏.
ابو مخنف، لوط بن یحیی (1417ق). وقعة الطفّ، تحقیق و تصحیح محمدهادی یوسفی غروی، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
آمدی، عبدالواحد بن محمد (1366ش). تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات‏.‏
جعفر بن محمد8، امام ششم (1400ق). مصباح الشریعة، منسوب به امام ششم7، بیروت، اعلمی. ‏
جمعی از نویسندگان زیر نظر آیت‌الله مصباح یزدی (1390ش). فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، مؤسسه فرهنگی مدرسه برهان (انتشارات مدرسه).
حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق). وسائل الشیعة، تحقیق و تصحیح مؤسسه آل البیت:، قم، نشر مؤسسه آل البیت:.
حمیری، عبدالله بن جعفر (1413ق). قرب الإسناد، تحقیق مؤسّسه آل البیت لإحیاء التراث، قم، مؤسسه آل‌ البیت:، چاپ اول.
خلیل بن أحمد، فراهیدی (1414ق). العین (ترتیب کتاب العین)، تحقیق محمدحسن بکائی، قم، مؤسّسة النشر الإسلامی، چاپ اول.
شریف رضی، محمد بن حسین (1369ش). نهج البلاغة، تحقیق: محمدکاظم محمدی و محمد دشتی، قم، منشورات الإمام علی7، چاپ دوم.
شیخ صدوق، محمد بن علی، (1361ش). معانی الأخبار، تحقیق علی‌أکبر الغفاری، قم، مؤسّسة النشر الإسلامی.
--------------- (1413ق). من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم.
طوسی، محمد بن حسن (1411ق). مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، تصحیح اسماعیل انصاری زنجانی، اعداد علی‌اصغر مروارید، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة.
--------------- (1407ق). تهذیب الأحکام، تحقیق حسن الموسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم.
کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم.
مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم.
مفید، محمد بن محمد (1413ق). کتاب المزارـ مناسک المزار، تحقیق محمدباقر الأبطحی، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول.
نوری، حسین بن محمدتقی (1379ش). چشم‌‌اندازی به تحریفات عاشورا (لؤلؤ و مرجان)، تحقیق مصطفی درایتی، قم، انتشارات احمد مطهری، چاپ اول.