نویسنده
چکیده
مقدمه
مقتلنگاری بخش مهمی از تاریخنگاری اسلامی است و تحول و دگرگونیهایی را پشت سر گذاشته است که در این پژوهش به آن پرداخته میشود.
این نوشتار، درباره منابع و آثاری است که شیعیان درباره تاریخ عاشورا و شرح شهادت امام حسین7 و یارانش نگاشتهاند؛ اعم از آنکه به نام مقتل باشد یا به نام دیگری و بنابراین شامل عاشوراپژوهشی میشود. مقاله حاضر درصدد معرفی و دستهبندی تلاشهای امروز درباره مقتلنگاری است که آن را در سه دسته ترجمه یا بازآفرینی مقاتل پیشین، جمعآوری و بازنویسی مقتل مستند به سبک پیشینیان، و بررسی نقادانه گزارشهای مقتلهای پیشین و بازآفرینی مقاتل جامع میتوان تنظیم کرد. در این پژوهش، بیش از دوازده مقتل معرفی شده است.
مقتل در لغت و اصطلاح
«مقتل» بر وزن مَفْعَل، اسم مکان از ریشه «قتل»، به معنای قتلگاه و کشتنگاه است. (رافعی، 1414، ص490). اما در اصطلاح تاریخنگاری، مراد از «مقتل» شرح علل، انگیزهها، وقایع پیرامونی، جزئیات، حوادث مقارن و پیامدهای کشته شدن فرد یا افراد مشخصی است که به نوعی، در یک برهه زمانی، منشأ تحول در ابعاد مختلف فکری، سیاسی، فرهنگی، نظامی یا اجتماعی بودهاند. (قهرمانی شایق، 1394، ص39).
مقتل الحسین7، نوعی تکنگاری تاریخی است که در آن به شرح جریان شهادت امام حسین7 و یارانش و در یک کلام، به واقعه کربلا (از آغاز تا پایان) پرداخته شده است. البته اینکه بر بسیاری از آثار یادشده عنوان مقتل اطلاق شده، به این علت است که مقتلنویسان و مورخان تاریخ عاشورا، اخبار مربوط به واقعه عاشورا و کیفیت نبرد و شهادت امام حسین7 و یارانش را در یکجا جمع کرده و آن آثار، محلگردآوریآناخبار شده است. بنابراین تعبیر «مقتلالحسین7» بهمعنایمکاناخبار گردآوری شده درباره واقعه عاشورا به ویژه شهادت امام حسین7 است (رنجبر، 1386، ص165).
تفاوت عاشورانگاری با مقتلنگاری
عاشورانگاری دارای محتوای مقتلنگاری اصطلاحی است، با این تفاوت که آثاری را نیز که شامل حوادثی دیگر، افزون بر گزارش عاشوراست، در بر میگیرد و محتوای مقتل، بخشی از موضوع کتاب، و نه تمام آن بوده است (پیشوایی و دیگران، 1390ش، ج1، ص43).
پیشینه پژوهش
آثار بسیاری درباره مقتلنگاری در سالهای اخیر منتشر شده که به معرفی و نقل مقتلهای نوشتهشده تاکنون پرداختهاند؛ هرچند که به طور اختصاصی به مقتل شیعه نپرداختهاند. مقاله «سیری در مقتلنگاری»، اثر محمدجواد صاحبی، از مهمترین این آثار است که به طور بسیار مختصر، سیر مقتلنویسی در شیعه را بیان کرده است (صاحبی، 1374، ص262).
معرفی و نقد منابع عاشورا از سیدعبدالله حسینی، کتابی پرتتبع و جامع است که با نگاهی انتقادی و پس از بیان کلیاتی درباره منابع عاشورا در فصل اول، با ارائه دستهبندی محتوایی، به معرفی و نقد مقاتل تا دوره معاصر پرداخته است (گزارشهای تاریخی، گزارشهای رجالی، گزارشهای داستانی، گزارشهای تخیلی، گزارشهای جعلی). نویسنده تنها گزارشهای تاریخی را دارای اعتبار و ارزش دانسته که در سه گزارش «ابومخنف با روایات متعدد از طبری، مفید، ابوالفرج و...»، «گزارش (بیاعتبار) حصین» و «گزارش ابومعشر با راویان دیگر» منحصر است (حسینی، 1386، ص7). وی در فصل چهارم با عنوان گزارشهای جعلی، روایت عمار دهنی، روایت أمالی صدوق و مقتل جابر جعفی را جای داده و در فصل پنجم با عنوان گزارشهای داستانی الفتوح ابن اعثم، مقتل الحسین خوارزمی، روضة الواعظین، مناقب آل ابیطالب، لهوف، مثیر الاحزان، و در فصل ششم که آن را گزارشهای تخیلی نامیده، نور العین، دلائل الامامة، منتخب طریحی و اسرار الشهادة را جای داده است. همینطور که از عناوین مشخص است، ملاک این تقسیمبندی روشن نیست و برخی از کتب را در دو فصل جای داده و برخی از کتابها را که میتوانستند در دو فصل قرار گیرند، تنها در یک فصل قرار داده است.
به نظر میرسد معیارهای ارزیابی نویسنده و داستانی یا مجعول دانستن روایت نزد نویسنده، چندان استوار نیست. ایشان خردگریزی را با خردستیزی در نقل گزارشها یکسان ترجمه کرده که باعث شده در این اثر کمتر نوشتهای از گزند تیغ تیز نقد نویسنده محترم در امان بماند. نویسنده، روایات منسوب به ائمه را به دلایلی چند، که خود از آن مطمئن است، انکار کرده، آن چنانکه اگر قرآن کریم نیز کتاب مقتل بود، بعید نبود به دلیل نقل داستان و وجود رؤیا در آن، از سوی نویسنده محترم نقد شود. در عین حال معرفی منابع مختلف در این کتاب و نقل نقدهای بجا، همچنین رد نقدهای تندروانه، از ویژگیهای این پژوهش است.
آثار دیگری نیز در زمینه مقتلنگاری تولید شده است که در این پژوهش راهگشا بود؛ اما به منظور رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم.
مقتلنگاری و نگاشتههای عاشورا در عصر کنونی (سده اخیر)
در عصر کنونی، روند نگارش مقتل در شیعه همچنان ادامه یافته؛ هرچند رویکردهای آن تااندازهای تغییر کرده است؛ زیرا علاوه بر به خدمت گرفتن مقتل برای فلسفه گریه کردن و گریاندن محض، رویکرد الگوگیری از عاشورا در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تحت تأثیر حرکتهای اصلاحی درون شیعه، جریانی ایجاد شده است تا وقایع کربلا را بازشناسی، و چهره واقعی آن را برای الگوگیری جوامع مختلف، ترسیم کند. بر این اساس میتوان نوشتههای دو قرن اخیر را در چند دسته جای داد:
1. ترجمه و گردآوری مطالب مقاتل پیشین و بازآفرینی آن؛
2. جمعآوری و نگاهی دوباره به منابع مختلف؛
3. بررسی نقادانه مقتلهای پیشین و بازآفرینی مقتلهای جامعنگر با توجه به همه منابع معتبر.
نظر به اینکه آثار انتشاریافته در سده اخیر، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به شدت فزونی یافته و با توجه به محدودیت حجم مقاله، در ادامه تنها به ذکر نمونههایی برتر از این تلاشها بسنده میشود.
1. ترجمه یا بازآفرینی مقتلهای پیشین
الف) وقعة الطف، (بازسازی مقتل ابومخنف)
این کتاب، گزارشهای ابومخنف به روایت طبری از واقعه کربلاست که یکی از استادان معاصر تاریخ اسلام، آن را انتخاب، و در مجموعهای منسجم، منتشر کرده است. گردآورنده دانشمند پس از مقدمهای مبسوط درباره ابعاد مختلف شخصیت ابومخنف و کتاب و راویانش و اثبات مخدوش بودن انتساب مقتل ابیمخنف موجود، به ابومخنف، (یوسفی غروی، 1367، ص8 ـ 66). گزارشهای ابومخنف را از واقعه عاشورا از مرگ معاویه تا بازگشت اهلبیت: به مدینه، از متن طبری گزینش کرده و ارائه داده است. این ارائه به همراه پاورقیهای مفصل و تصحیح متن است که با کروشه مشخص شده است. ازجمله خدمات استاد در این پاورقیها عبارتاند از: اعراب کلمات سختخوان، معرفی شخصیتهایی که در متن از آنها نامبرده شده و ارائه کارنامه و سابقه مختصر آنها به گونهای که میتوان ترجمه چهرههای برجسته یاران سیدالشهدا و لشکریان عمر سعد را در این پاورقیها یافت (ر.ک: همان، 1367، ص88، 93، 95 و...)، مقایسه برخی از گزارشهای ابومخنف و مقاتل دیگر با روایت طبری (برای نمونه ر.ک: همان، 1367، ص75، 81 و 85)، ارائه توضیحات روشنگرانه در موارد مبهم (ر.ک: همان، 1367، ص89)، توضیح اصطلاحات و ضربالمثلهای متن (برای نمونه ر.ک: همان، 1367، ص108، 110 و 95)، ارائه تحلیلهای مختصر و در حوصله پاورقی پس از نقل گزارشهای مهم. (همان، 1367، ص115) و تکمیل نواقص مهم گزارش ابومخنف، مانند نقل مقتل حضرت ابوالفضل از ارشاد مفید با تذکر فقدان این قسمت در روایت طبری از ابومخنف (همان، 1367، ص245).
این کتاب را با مجموعه توضیحات و پاورقیهای آن میتوان یکی از متقنترین آثار موجود در زمینه مقتل دانست؛ هرچند ارائه توضیحات در قالب پاورقی و حاشیهنگاری، کار را اندکی بر مخاطب دشوار کرده و او را برای یافتن مطلب، سردرگم میکند. ترجمه روان و نسبتاً دقیقی از این کتاب، با قلم آقای دکتر جواد سلیمانی، با عنوان نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، منتشر شده است. دکتر جودکی نیز تلاشی پس از استاد یوسفی غروی در زمینه گزینش مقتل ابومخنف از متن طبری داشته است که با نام نخستین مقتل مکتوب امام حسین7 منتشرشده است.
ب) تصحیح و منبعشناسی کتاب الملهوف
دکتر مصطفی صادقی کاشانی، در بخش اول این کتاب به نسخهشناسی و مباحث کلی و در بخش دوم به ذکر متن ملهوف، با اختلافات نسخ آن، پرداخته است. نویسنده در بخش اول بیان میکند که در حین کار برای منبعشناسی کتاب ملهوف، روشن شد که بخشی از مطالب این کتاب از سید نیست و در همه نسخهها نیز مشترک نمیباشد؛ اشکالی که با مراجعه به نسخ خطی نمایانتر شد. وی با مقایسه 57 نسخه خطی و سنگی به تصحیح انتقادی کتاب لهوف پرداخته و بااینکه نام «ملهوف» را درست میداند، اما نام مشهور «لهوف» را برای آن به کار برده است (صادقی کاشانی، 1395، ص22).
نویسنده اوج استفاده و ارجاع به لهوف را از دوره صفویه میداند که علاوه بر موج توجه به مقتل در این دوره، به اعتبار و جایگاه سید بن طاووس نیز بازمیگردد (همان، 1395، ص26). ایشان معتقد است که لهوف و مثیر الاحزان، هر دو تحریری از کتاب سومی هستند و نه لهوف و نه مثیر با توجه به یکدیگر نگاشته نشدهاند (همان، 1395، ص13).
نتیجه این تحقیق، استخراج سی اختلاف عبارتی و نقلی، با چشمپوشی از خطاهای املایی و قلمی است. برخی از این اختلافات عبارتاند از: جمله «لایوم کیومک»، حضور فرشتگان نزد امام، گزارش معمر بن مثنی مبنی بر اعزام گروهی برای ترور امام به مکه، جمله مشهور مشیت (ان الله شاء ان یراک)، نام بردن از حضرت رقیه در خطاب به زنان اهل حرم، چگونگی شهادت کودک صغیر و...(همان، 1395، ص37).
نویسنده محقق این کتاب بر این باور است که غالب حذفیات از نسخ مختلف لهوف، مطالبی است که منبع اصلی آنها در دسترس نیست و معرکه آرای عاشوراپژوهان و مورد اختلاف است و نتیجه میگیرد دست کم بیست روایت از کتاب لهوف محل تردید جدی است. درباره این اضافات دو احتمال وجود دارد: یا از اضافات نساخان و کاتبان است، یا ویرایش بعدی نویسنده است؛ هرچند که شاهدی ندارد (همان، 1395، ص38). از آنجا که این کتاب مبتنی بر لهوف است و ویرایشی جدید از آن ارائه داده و کتاب لهوف نیز مورد توجه جامعه است، در ادامه به خود این کتاب نیز میپردازیم. این کتاب، اللهوف علی قتلی الطفوف، اثر سید رضیالدین ابوالقاسم علی بن موسی ابن جعفر بن طاووس(589 ـ مق) است که آن را «ملهوف» نیز گفتهاند. ولی به گفته آقابزرگ، «لهوف» مشهورتر است (آقابزرگ تهرانی، 1430، ج22، ص223). سید ابن طاووس، از چهرههای برتر فقهی، کلامی و معنوی، از خاندانی مشهور از شیعه حله است (کلبرگ، 1371، ص19). او آثار بسیاری دارد، ازجمله لهوف که آن را پس از مصباح الزائر و جناح المسافر، برای برطرف کردن نیاز مسافران به مقتلی مختصر، به دلیل تنگی وقت زائران، نگاشته است (ابن طاووس، 1348، ص11).
سید، ساختار و فصول این اثر را همانند ابن نما در سه مسلک تدوین و نگارش کرده است: مسلک نخست: امور متقدم بر جنگ، مسلک دوم: شرح نبرد روز عاشورا و امور نزدیک به آن، و مسلک سوم: حوادث پس از شهادت. برخی از محققان گمان دارند که ابن طاووس مطالب مقتل خود را از ابن نما گرفته است. البته ابن طاووس نهتنها در هیچ جای این اثر به این نکته اشاره نکرده، بلکه ـ چنانکه گفته شد ـ او در جای دیگر گفته است که هیچ کس بر او در نگارش چنین کتابی سبقت نگرفته است (رنجبر، 1386، ص83). افزون بر اینکه این ادعا با توجه به تفاوت گزارشهای این دو اثر از نظر محتوا و نوع چینش مطالب، پذیرفته نیست؛ چراکه گزارشهای ابن طاووس مختصرتر و از تعابیر خود نویسنده است، وی غالب گزارشها را نقل به مضمون، و با قلم خود گزارش کرده است.
در این کتاب، هرچند تلاش شده تا چینش حوادث منطقی باشد، موارد خطایی هم دیده میشود؛ مانند طلب آب و اتمام حجت پیش از حوادث تاسوعا و ذکر عبور زنان از مصرع شهدا و سخنان حضرت زینب هنگام غارت (ابن طاووس، 1348، ص133) که ظاهراً مربوط به بعد از عاشوراست. برخی از گزارشهای منحصربهفرد سید ابن طاووس از این قرارند:
ـ حدیث مشیت؛ یعنی جمله مشهور حضرت از قول رسول خدا9«ان الله شاء أن یراک قتیلا وان الله شاء أن یراهنّ سبایا»؛
ـ نقل جزئیات بیشتر از مقتل امام مانند گزارش اصابت سنگ به پیشانی امام و به دنبال آن اصابت تیر سه شعبه به قلب و بیرون آوردن آن و به زمین آمدن و خواندن دعای «بسمالله و بالله...» (همان، 1348، ص120)؛
ـ نقل نسبتاً کامل خطبههای طولانی امام، ازجمله خطبهای که در مکه قرائت کرد و از شهادت خود خبر داد «خط الموت علی ولد آدم...» (همان، 1348، ص60).
از جمله منابع سید بن طاووس را میتوان «اصل (به معنای کتاب حدیثی در یک موضوع) احمد بن حسین بن عمر بن بریده» که از آن نام برده و مقتل ابن اعثم دانستهاند (همان، 1348، ص63).
2. جمعآوری و نگارش مقتل مستند به سبک پیشینیان
الف) لواعج الاشجان
نویسنده این کتاب سیدمحسن امین، فقیه، ادیب و شرححالنگار شیعی اهل جبل عامل لبنان است و پس از محدث نوری، یکی از مجتهدان پیشگام تصحیح روش عزاداری در سوگ امام حسین7 به شمار میرود. اعیان الشیعة مهمترین اثر دانشنامهای وی، مشتمل بر معرفی علما و بزرگان شیعه است.
کتاب لواعج الاشجان (داغ مصیبتها) از مقدمه و سه مقصد و یک خاتمه تشکیل شده است. مؤلف در مقصد اول به طور خلاصه از مرگ معاویه تا دعوت کوفیان، مطالبی بیان کرده و مقصد دوم کتاب را به واقعه روز عاشورا اختصاص داده است. حدود یکچهارم از مباحث آخر کتاب نیز به پس از شهادت و نقل خطبههای اهلبیت: در کوفه و شام اختصاص دارد. مؤلف در خاتمه از دو موضوع جداگانه گفتوگو کرده که یکی محل دفن سر مقدس، و دیگری اطلاع امام از شهادت خود است (امین، 1436، ص54).
متن تصحیحشده این کتاب توسط استاد منذر حکیم با معرفی منابع آن منتشر شده است. این کتاب دارای متنی روان و به عربی معاصر است و مؤلف محترم دغدغه ارائه مقتلی بدون خدشه و صحیح داشته (همان، 1436، ص254). امین در این کتاب، رجزها یا مرثیههای متناسب با مصائب را آورده است (ر.ک: همان، 1436، ص154 و 177). وی از نقل خواب یا گزارشهای مختلف منابع، با حذف نقاط تعارض، ابایی نداشته و آمارهای مبالغهآمیز را ذکر کرده است؛ برای نمونه تعداد کشتهشدگان به دست حبیب بن مظاهر را 72 نفر ذکر کرده که حتی مصحح دانشمند نیز نتوانسته منبعی برای آن بیابد (همان، 1436، ص157)؛ هرچند در مواردی آن را با «قیل» نیز آورده است.
این کتاب با دو عنوان اشک و ماتم در سوگ سبط نبی خاتم و امام حسین7 و حماسه کربلا به فارسی ترجمه و منتشر شده است (ویکی شیعه، مقاله لواعج الاشجان).
ب) مقتل الحسین
نویسنده این کتاب، سیدعبدالرزاق بن محمد موسوی مُقَرَّم (م1391ق) از دانشمندان محقق و نویسندگان معاصر است که کتابهایی درباره خاندان پیامبر9 و تاریخ اسلام نگاشته است
(مقرم، 1377، ص17). مقرم در این کتاب در مقدمهای طولانی به مسائل و بحثهای پژوهشی درباره
امام حسین7 و قیام آن حضرت پرداخته است و سپس در متنی روان و ادبی و با انشای خود، به نقل حوادث کربلا به صورت تاریخ تحلیلی پرداخته است. متن ادبی، زیبا و پرشور این مقتل باعث شده تا بسیاری از مقتلنویسان از متن مقرم در کتابهای خود استفاده کنند. همچنین در پاورقیهای این کتاب، به تناسب مطالب، بحثهای فقهی، لغوی و ادبی نیز ارائه شده است (برای نمونه رک: همان، 1377، ص141 و 150).
وی در بخش اصلی، بیشتر مطالب خود را از کتب و مقتلهای مختلفی چون مقتل خوارزمی، مثیر الاحزان، نفس المهموم، تذکرة الخواص، تاریخ طبری، ارشاد المفید، لهوف و أمالی صدوق نقل کرده؛ هرچند گاه مطالبی را از منابعی موهون چون اسرار الشهادة و منتخب طریحی (همان، 1377، ص163) آورده است. مؤلف، در اثنای کتاب، اشعار و مراثی شاعران معاصر را (به زبان عربی فصیح و عامیانه) ضمیمه کرده است. ترجمه مقتل مقرم، با عنوانهای چهره خونین حسین سیدالشهدا7، داستان کربلا و سالار کربلا، حسین بن علی7 به بازار عرضه شده است (ویکی شیعه، مدخل مقتل مقرم).
پژوهشگر سختکوش رجال شیعه، شیخمحمود دریاب، بخش عاشورای این کتاب را همراه مقدمهای در باب عزاداری برای سیدالشهدا و با حذف مطالب زائد بر اصل گزارشها و گزینش گزارشهای معتبر، در قالب کتاب تحقیقی، با نام یوم عاشورا منتشر کرده است (دریاب، 1381، ص20).
ج) مقتل الشمس
استاد محمدجواد صاحبی در این کتاب تلاش داشته تا اثری منقح، مبنی بر نقل و به دور از تحریف را با توضیح و تحلیل مناسب ـ که برای طیف گسترده باسوادان، قابل فهم باشد ـ به نگارش در آورد و ضمن تکیه بر منابع و روایات معتبر، همت خود را بر جمع بین روایات و نه حذف آنها نهاده است. وی تلاش داشته متنی یکدست از گزارش نهضت حسینی، بدون کنکاشها و استدلالهای تاریخی در رد یا پذیرش گزارشها ارائه دهد. (صاحبی، 1375، ص15). این کتاب با معرفی مختصر امام حسین7، به عنوان رهبری نهضت، آغاز شده و پس از ارائه تحلیل اجمالی از تلاشهای امام در دوران معاویه، به مرگ معاویه و حوادث مربوط به نهضت تا بازگشت کاروان اسیران به مدینه پرداخته است.
متن این کتاب، بسیار روان و دقت ترجمه درخور ستایش است. اما خطاها یا لغزشهایی نیز در آن یافت میشود؛ مثلاً نویسنده محترم، عبارت «رکب المسناة» را که به معنای راه رفتن بر سیل بند و آبگیر با اسب است، به غلط «سوار شتر مسناة» ترجمه کرده است (صاحبی، 1375، ص238)، زیرا در وسط معرکه و هنگامی که بیشتر یاران حضرت شهید شدهاند، اصلاً جایی وجود ندارد که امام از اسب جنگی پیاده، و بر شتر سوار شود.
همچنین عبارت شمر را که گفت: «اعبد الله علی حرف...»، چنین ترجمه کرده است: «خدا را برحرفی میپرستم». البته در پرانتز توضیح راهگشایی داده است: «از خدا پرستی دور باشم» (همان، 1375، ص194) که برگرفته از آیه قرآن است {وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ}. درحالیکه مقصود از «حرف»، معنای لغوی آن یعنی کناره است و سخن شمر به این معناست که «در لبه کفر، خداپرستی میکنم، اگر سخنت راست باشد...».
همچنین جمله استغاثه و دعایی «یا محمداه صلی علیک ملیک السماء» را اینگونه ترجمه کرده است: «ای محمدی که فرشتگان آسمان برتو درود میفرستند» (همان، 1375، ص251). درحالیکه باید اینگونه باشد: «ای محمد، به فریاد رس، درود پادشاه آسمان برتو باد».
تلاش مؤلف محترم برای جمع بین روایات مختلف، گاه کار را مشکل کرده است؛ برای نمونه، وی درباره طفل ذبیح امام حسین7 به سه ذبیح قائل شده است که در تاریخ پذیرفته نیست. همچنین سن علیاکبر را به تقلید از مقاتل، هجده تا 23 سال ذکر کرده که هجده، برخلاف مشهور تاریخ است. همچنین مؤلف، جملاتی را آورده که تنها با گزارشهای دیگر میتوان آن را فهمید ولی به ذکر اصل جمله بسنده کرده است؛ مانند این جمله که حضرت عباس7 به برادرانش توصیه میکند به جنگ بروند و خیرخواهی کنند و در ادامه میگوید: «چراکه شما فرزندی ندارید» (همان، 1375، ص238). درحالیکه این جمله از نقلی دیگر است که به ارثبری عباس7 از برادرانشمربوط میشود و جای نقد دارد.
با اینکه بنای نویسنده بر نوشتهای یکنواخت بوده، از سلیقه ناهماهنگ ارباب مقاتل تقلید کرده که و هنگام نقل جنایت برخی از جانیان، عقاب دنیوی یا کیفری که به دست مختار دیدند را نیز بازگو میکند (همان، 1375، ص244).
د) نفس المهموم
نویسنده این کتاب، شیخ عباس قمی (1294 ـ 1359ق)، محدثی دانشمند و باتقوا، و در نقل و نگارش حدیث، دقیق و باتقوا بود. آقابزرگ تهرانی که همراه و همشاگردی وی در نجف بود، در وصف او میگوید: «او را نمونه انسان کامل یافتم» (آقا بزرگ طهرانی، 1430، ج15، ص998). شیخ عباس فردی پرکار بود؛ به طوری که بیش از هشتاد اثر به زبانهای عربی و فارسی در موضوعات مختلفی ازجمله عقاید، فقه، شرح حال معصومان، رجال و درایه، تاریخ، مقتل، آداب و عبادات، ادعیه و اخلاق تحریر کرده است (قمی، 1421، ص3).
وی انگیزه خود را از تألیف نفس المهموم، جمعآوری اخبار معتبری دانسته است که از راویان معتبر رسیده و شیخ عباس خود از آنها روایت کرده است.(بر اساس اجازات روایتی که داشته) این کتاب مشتمل بر یک مقدمه و پنج باب است که باب اول شامل موارد مقدماتی چون برخی از صفات امام و ثواب گریستن بر آن حضرت، باب دوم شامل متن اصلی مقتل یعنی وقایع مربوط به قیام عاشورا از مرگ معاویه تا شهادت امام حسین7، باب سوم در وقایع پس از شهادت امام شامل شیون زنان حرم، غارت خیام و اهلبیت: در کوفه و شام، باب چهارم شامل گریه آسمان و زمین و اهل آن بر امام حسین7 و مراثی شاعران در مصیبت آن حضرت و... و باب پنجم شامل فضل زیارت آن حضرت، تاریخچهای از قبر و حرم مطهر و خاتمهای در ذکر توابین و قیام مختار است (همان، 1421، ص639).
احاطه شیخ عباس بر منابع مختلف و استفادهاش از کتب دیگری غیر از مقاتل، مانند کتب انساب، باعث شده مقتلی جامع، با ارائه جزئیات بسیاری از مصائب، ارائه دهد و حتیالامکان در ارائه گزارشها و روایات مختلف بکوشد. با این حال اعتماد وی به منابعی چون مقتل بحار باعث شده که برخی مطالب مورد تردید نیز به این مقتل افزوده شود. وی در مواردی نیز از اشعار شاعران علاوه بر رجزها و اشعار متن مقتل استفاده کرده و علاوه بر گزینش و ترجیح برخی گزارشها و نقد برخی دیگر، در پارهای موارد به ایراد توضیحاتی به تناسب مطلب پرداخته است؛ چنانکه پس از مقتل حضرت ابوالفضل، تذییل مفصلی درباره شجاعت دارد (همان، 1421، ص311).
ترجمههای متعددی از این کتاب باقیمانده است؛ ازجمله: ترجمه میرزاابوالحسن شعرانی با عنوان دمع السجوم، ترجمه محمدباقر کمرهای، با عنوان رموز الشهاده، ترجمهای با نام بر امام حسین7 چه گذشت؟، از جواد قیومی اصفهانی و ترجمه علی نظری منفرد.
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال نیز که درباره زندگی معصومان: است، در قسمت زندگی و مقتل امام حسین7، مقتلی را با همان سبک و سیاق نفس المهموم، ولی به زبان فارسی و با اختصار بیشتر، فراهم آورده است (همو، 1379، ج1، ص841).
هـ) موسوعه کلمات الامام الحسین7
این موسوعه، حاصل تلاش جمعی از محققان پژوهشکده باقرالعلوم، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است که مجموعهای از گزارشها و ۹۷۰ روایت، درباره زندگی امام حسین7 از ولادت تا شهادت، واقعه کربلا و همچنین سخنان آن حضرت را شامل میشود (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، 1385, مقدمه). ترجمه این اثر نیز با عنوان فرهنگ جامع سخنان امام حسین7 چاپ و منتشر شده است.
این موسوعه که با هدف تبیین جایگاه ویژه و مقام و منزلت امام حسین7 میان تمام فِرَق اسلامی و تفسیر و تبیین حوادث صدر اسلام و عصر زندگی حضرت اباعبدالله7 به صورت صحیح نگاشته شده است (همان، مقدمه مرد)، در دو جزء و نه فصل گرد آمده است و برای رسیدن به این هدف، تمام منابع تفسیری، فقهی، حدیثی و تاریخی مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، با کمک نرمافزارهای کامپیوتری جستوجو شده و با این کار تمام احادیث منسوب به امام، که سخنان، رفتار و سیره عملی آن حضرت را شامل میشود، جمعآوری شده است. آن سخنانی که زمانشان قابل تشخیص است، در بخش اول شامل کلام امام در زمان رسولالله9، در زمان امامت امیرالمؤمنین7، امامت امام حسن7 و امامت خودشان، تفکیک شده (مقتل در همین بخش است) و در بخش دوم به صورت موضوعی، سایر سخنان آن حضرت در موضوعات احکام، عقاید، اخلاق، ادعیه و اشعار فراهم گشته است (همان، 1415، مقدمه، ص ز).
هدف این گردآوری، جمع کردن همه سخنان منسوب به امام، بدون توجه به ضعیف یا مردود بودن برخی از آنها بوده است و در این مورد، تنها روایاتی که نویسندگان محترم به جعلی بودنشان یقین داشتهاند، استثنا شده است (همان، مقدمه، ص ح).
این روایات با سلسله اسناد و از همه منابع موجود، حتی منابع متأخر با وجود منابع متقدم، نقل شده است. منابعی مانند ناسخ التواریخ، نفس المهموم، مدینة المعاجز محل ارجاع گزارش شب عاشورایی قرار گرفتهاند که منبع اصلی آن الهدایة الکبرای خصیبی است (همان، 1415، ص402). البته مؤلفان متعهد شدهاند که ناهماهنگی حدیثی آن را با اعتقادات شیعی در پاورقی تذکر دهند. با این حال برخی از ناقدان اعتقاد دارند: «جز در مواردی نادر، توضیحی درباره این روایات ندادهاند وآن را به طور مبهم برای خوانندگان باقی گذاردهاند» (اصغرینژاد، 1376، ص 3). از جمله این موارد نادر گزارش عروسی قاسم در روز عاشورا و گرماگرم معرکه است که از طریحی نقل شده و در پاورقی به وجود اشکالاتی روشن در آن اشاره شده است (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، 1385، ص465).
مهمترین امتیاز این اثر را گردآوری زمانمند سخنان امام حسین7 میتوان دانست که تا حدی امکان مقایسه متون منابع مختلف را با یکدیگر فراهم کرده است. هرچند تلاشی برای جمع روایات متعارض و ناهماهنگ در آن به چشم نمیخورد؛ فیالمثل گزارش بدون اعتبار کشته شدن محمد بن اشعث به نفرین امام، بدون اندک نقدی ذکر شده است (همان، 1385، ص554).
ترجمه این کتاب با نام فرهنگ جامع سخنان امام حسین، به همت استاد علی مؤیدی انجام شده که بخشی از اسناد را حذف، و از ذکر منابع در پاورقیها صرف نظر کرده است (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ترجمه علی مؤیدی، 1385، ص19).
و) کتاب موسوعة شهادة المعصومین یا فرهنگ جامع شهادت معصومین:
این مجموعه به همت پژوهشکده باقرالعلوم قم منتشر شده و جلد دوم آن حاوی مطالب مربوط به جریان شهادت حضرت اباعبدالله الحسین7 است که ضمن مقدمهای ارزشمند درباره تاریخ مقتلنگاری و معرفی فصول کتاب، در چند فصل به شرح زیر دستهبندی شده است: فصل اول: گوشهای از شخصیت بزرگوار آن حضرت، فصل دوم: دفاع او از حق، فصل سوم: پیشگویی شهادت او، فصل چهارم: وصایای امام حسین7، فصل پنجم: وقایع نهضت حسین7 فصل ششم: کیفیت شهادت آن حضرت، فصل هفتم: دفن آن حضرت و یارانش، فصل هشتم: پس از شهادت امام، فصل نهم: مرثیه و گریه بر امام حسین7 و اشعار مربوط به آن (جمعی از مؤلفان، 1381، ج2، ص98).
جمعآوری مقتل از منابع مختلف و تلاش برای چینش زمانی حوادث مقتل و جامعیت نسبی آن از ویژگیهای مثبت این کار است که گروهی از فضلا و نخبگان حوزه علمیه قم آن را انجام دادهاند. نگاه حداکثری برای جمع اطلاعات و گزارشها و نقل نکردن گزارشهای موهنی چون عروسی قاسم در بحبوحه جنگ و شیر فضه، از نقاط قوت این اثر است. در این میان، بیمیلی به ارائه جمعبندی درباره روایات ناهمنوا و نپرداختن به نکتههای مبهم گزارشهایی مانند بیهوش شدن امام و قاسم هنگام وداع در وسط معرکه (همان، 1381، ج2، ص248) یا طلب آب علیاکبر جوان از پدر محاصرهشده که به نقل از برخی از منابع آمده (همان، 1381، ج2، ص240)، همچنین ارجاع به منابع متأخر مانند ناسخ التواریخ و الدمعة الساکبة و منتخب طریحی و مثیر الاحزان و عوالم در این کتاب دیده میشود. نقل مفصل اشعار در فصل مربوط به گزارش مقتل، با وجود اختصاص یافتن فصلی مستقل به آن، چنانکه در مقتل حضرت ابوالفضل آمده (همان، 1381، ج2، ص259 و 262) نشاندهنده نگاه مرثیهسرایانه این مقتل است.
3. بررسی نقادانه و تحلیلی مقتلهای پیشین و بازآفرینی جامعنگر مقتل با توجه به همه منابع معتبر.
الف) مع الرکب الحسینی من المدینة الی المدینة
این اثر، ثمره تلاش گروهی از پژوهشگران است که به بررسی تاریخ کربلا از حرکت امام حسین7 از مدینه تا بازگشت اسیران اهلبیت: میپردازد و هدف آن بررسی پیشینه حادثه کربلا و واکاوی زوایای پنهان آن و بیان رویدادهای این واقعه با نگاهی تحلیلی و نقادانه است. این مقتل حادثهمحور، که در شش جلد تنظیم شده است، تلاش دارد ترتیب حوادث را با گزارشهای مختلف، بدون توجه به «ترتیب نگارش منابع»، پیش ببرد که از دیگر نقاط مثبت این کتاب است؛ مانند نقد گزارش کشته شدن محمد بن اشعث به نفرین امام در صحنه عاشورا که مخالف گزارش منابع مختلفی است که از مشارکت وی در جریان دستگیری عبدالله بن عفیف سخن گفتهاند (جمعی از نویسندگان، 1428، ج4، ص246). همچنین درباره اولین شهید بنیهاشم در کربلا گزارشهای مختلف نقل، و جمعبندی شده است (همان، 1428، ج4، ص255).
در این مقتل توضیحات مفیدی نیز در تبیین رفتار امام دیده میشود؛ چنانکه با اشاره به سنت عدم تمایل به آغازگری نبرد در گزارش حوادث عاشورا مطالبی آمده و آن را از سنتهای دعوتگران به حق در مواجهه با منحرفان و برای اتمام حجت بر آنان دانسته است تا کسی نگوید اگر هدایت مد نظرتان بود، چرا با ما جنگیدید (همان، 1428، ج4، ص251). البته به نظر میرسد این کار امام حسین7 و پیشتر امیر مؤمنان7 در جنگهای داخلی، بر اساس حکم جنگ با مسلمانان و باغیان است که در فقه اسلام و تعالیم قرآن در مواردی در شیوه با جنگ با کافران تفاوت دارد و توجیه رفتار امام بر اساس این دستور فقهی روشنتر قابل اثبات است.
نگاه حاکم بر این مجموعه، تحلیل وقایع تاریخی با استفاده از مبانی کلامی است؛ چنانکه گزارش یاد کردن امام از توصیه ابن عباس و پشیمانی ضمنی آن حضرت برای همراه آوردن زنان را، به استناد منافات آن با جایگاه معصوم و حدیث مشیت لهوف، رد میکند، درحالیکه فارغ از ضعف مستند این گزارش، سخنان عاطفی و احساسی در واقعه عاشورا، که جلوه بشری معصوم را نشان میدهد، فراوان است و نمیشود یکسره آنها را انکار کرد یا با مقام عصمت منافی دانست. بلکه این رفتارها و واکنشهای عاطفی برآمده از طبیعت خاکی و عاطفه پرشور معصوم است که البته مانند عقل و سایر کمالات وی در بالاترین حد کمال قرار دارد.
از دیگر نمونههایی که برای این بخش میتوان ذکر کرد، توضیح مؤلفان محترم درباره قرة بن قیس است که در ماجرای توبه حر، ادعا کرده بود که اگر حر او را از قصدش باخبر میکرد، قره نیز به امام حسین7 می پیوست. درحالیکهکارنامه قره پس از عاشورا نشان دهنده ثبات وی در جبهه نفاق و دشمنی با خط اهلبیت است. (همان، 1428، ج4، ص263). بدون تحلیل گذاشتن گزارشهای مبهمی مانند طلب آب کردن علیاکبر 18 تا 27 ساله از پدر تشنه و در محاصره خود در بحبوحه نبرد که در برخی منابع ذکر شده است (همان، 1428، ج4، ص364)، از دیگر نواقص این کتاب است. برخی از حاشیههای خارج از موضوع نیز در میان مطالب دیده میشود؛ مانند مطلبی نسبتاً طولانی درباره باقی ماندن فرزندی از علیاکبر. در کتاب، استفاده بسیار از متن ادبی سیدعبدالرزاق مقرم دیده میشود؛ مانند مقتل حضرت ابوالفضل (همان، 1428، ج4، ص399) و حضرت علیاکبر (همان، 1428، ج4، ص362).
این مجموعه به قلم عبدالحسین بینش، با عنوان با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ترجمه شده و انتشارات زمزم هدایت آن را منتشر کرده است.
ب) تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا7
این کتاب، اثری جامع و تحقیقی در حوزه عاشوراپژوهی است که حاصل کار گروهی از تاریخپژوهان زیر نظر حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی پیشوایی است. در مقدمه کتاب جامعیت، توجه به نیازها و پرسشهای مطرح در جامعه درباره قیام حسینی و رعایت معیارهای تاریخنگاری علمی به عنوان اهداف تألیف آن بیان شده است (پیشوایی و دیگران، 1390، ج1، ص31).
جلد اول کتاب به تحلیل وقایع عاشورا و زمینههای پیشین، و جلد دوم آن به وقایع پس از عاشورا اختصاص دارد. جلد اول در چهار بخش سامان یافته است: بخش اول: فصول مقدماتی شامل سیری در مقتلنویسی و تاریخنگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر است که اکثر مطالب آن برگرفته از مقاله مقتلنگاری دکتر رنجبر است و مطالب ارزشمندی در معرفی و نقد مقتلنویسی و عاشوراپژوهی دارد. بخش دوم درباره روابط و برخوردهای امام حسین7 و معاویه، بخش سوم درباره نهضت عاشورا از آغاز تا ورود امام حسین7 به کربلا، و بخش چهارم، تحت عنوان امام حسین در کربلاست که چهار فصل دارد: از ورود امام به کربلا تا روز عاشورا، رویدادهای روز عاشورا تا شهادت بنیهاشم، مبارزه و شهادت بنیهاشم، کیفیت نبرد و شهادت امام حسین7 و حوادث پس از شهادت امام (همان، 1390، ج1، ص7). جلد دوم در چهار بخش به بیان حوادث پس از عاشورا، پیامدهای قیام عاشورا، مباحث پیرامونی نهضت عاشورا (مانند اربعین، فلسفه عزاداری، سیر تاریخی عزاداری و واقعه عاشورا در آینه آمار و ارقام و پرسشها و پاسخهای عاشورایی) و شرح حال و زندگی اصحاب امام حسین7 میپردازد (همان، 1390، ج2، ص8 ـ 24).
متن سلیس و روان با زبان معیار، ترجمه دقیق و کمخطا، استفاده از منابع معتبر، عنوانبندی مناسب حوادث، تلاش جدی برای رعایت ترتیب و چینش وقایع، ارائه توضیحات علمی و راهگشا و اشاره به اختلاف گزارشها در پاورقیها، توجه به دغدغههای ذهنی و پرسشهای مخاطب، از نقاط قوت این اثر ارزنده است. البته به نظر میرسد گاه دغدغههای کلامی باعث شده تا برای حل مشکلات و ابهامات پیشآمده راه ناهمواری پیش گرفته شود؛ مثلاً درباره گزارشی که میگوید امام در صبحگاه عاشورا دستور داد تا خیمهای برپا کنند و یاران به نوبت با استعمال نوره، به نظافت و آمادگی برای شهادت بپردازند، برای توجیه کمآبی و استفاده از نوره، دست به دامن اختلاف نسخه شده که گزارش مربوط به توره است و نه نوره، و اصل آن «اطلاء بالمسک فی التوره» بوده یعنی استعمال و مالیدن مُشکی که در ظرف توره است (همان، 1390، ج1، ص742). درحالیکه در عربی، به کار بردن «اطلاء بالتوره» به معنای ظرف، غریب و غیر مستعمل است و اگر این مسئله درباره استعمال مشک بود، نباید خیمهای مجزا برای آن تدارک دیده میشد تا نوبت به نوبت بروند؛ چراکه مشک مالیدن به بدن در نواحی خاص نیست تا حیا، احتجاب و در پرده رفتن را بطلبد.
در بزنگاههای ترجمه نیز خطاهایی یافت میشود؛ مثلاً در ترجمه سخن شمر که «اعبد الله علی حرف» با اینکه مترجم به معنای لغوی حرف در کلام عرب و آیه قرآن توجه داشته، اما این جمله را چنین ترجمه کرده است: «خدا را ظاهری و بدون باور قلبی میپرستد اگر...» (همان، 1390، ج1، ص746). درحالیکه چنانکه گذشت، باید چنین ترجمه شود: «در کناره خداپرستی و مرز شرک و کفر است، اگر...».
این کار گروهی، هرچند درخور ستایش است، قلمها و سبکهای چندگانه در نگارش مقالات، کتاب را از یکسانی دور کرده و اشراف شخص واحد نتوانسته این ناهماهنگی را رفع کند. از سوی دیگر نویسنده هر مقاله مشخص نشده تا خواننده با شناخت وی و سبک و دیدگاهش، پیشزمینهای از مقاله پیش روی خود داشته باشد.
اشاره به اختلاف نقلها در متن، مانند آنچه درباره خطبه امام و مقتل حر آمده، از سویی باعث سردرگمی خواننده عام و از سویی دیگر باعث ملالت و خستگی او و خارج شدن کتاب از غرض نگارش شده است. این در حالی است که مثلاً مقتل حر با همان کیفیت در گزارش طبری از ابومخنف آمده و ضرورتی برای شروع نقل از لهوف ابن طاووس دیده نمیشود (همان، 1390، ج1، ص758). در مقتل حضرت ابوالفضل نیز اول گزارش شیخ مفید را نقل میکند و سپس گزارش مناقب آل ابیطالب را که هرکدام به گونهای مصیبت آن حضرت را گزارش کردهاند. ولی در این کتاب به گونهای نقل شده است که گویا در پی هم میآید.
جالبتوجه اینکه نویسنده محترم در ادامه به روایت مجلسی ـ که کاملاً شبیه گزارش مناقب است و اختلافات اندکی دارد ـ اشاره میکند و تلاش دارد آن را گزارشی ضعیف بداند (همان، 1390، ج1، ص844). درحالیکه این گزارش، تفاوت چندانی با گزارش متن ندارد و قراینی چون نگرانی امام حسین7 پس از شهادت علمدار لشکرش نمیتواند یکسره، عبارتِ «اذا مضیت تفرق عسکری» را تخطئه کند؛ چراکه «تفرق عسکری» به معنای فرار کردن یاران باقیمانده نیست، بلکه به معنای درهم ریختن شیرازه و نظم یاران باقیمانده یا اردوگاه نظامی من است (ضرورتی ندارد یار و سربازی زنده فرض شود).
موارد مشکوک و سؤالبرانگیزی نیز بدون توضیح، نقل شده است؛ مانند شکایت علیاکبر از سنگینی سلاح و تشنگی (همان، 1390، ج1، ص819) که در گزارش ابومخنف به نقل طبری نیامده است؛ بلکه در گزارشهای کماعتبارتر نقل شده و با توجه به سن و سال علیاکبر و وضعیت امام حسین7، سؤالبرانگیز است.
ج) گزیده شهادتنامه امام حسین7 بر پایه منابع معتبر
کتاب شهادتنامه امام حسین7 در چهار جلد، برگرفته از دانشنامه امام حسین7 است که به همت آیتالله محمدی ریشهری و پژوهشگران مؤسسه دار الحدیث در دو جلد فراهم گردیده است. نویسندگان با اعتقاد به ضرورت بررسی جامع و همهجانبه زندگی اهلبیت:، برای فهم درست گفتار، رفتار و موضعگیری آنان در اوضاع و احوال گوناگون، این دانشنامه را با همکاری محققانی با تخصصهای مختلف، با هدف پرداختن به تمام مقاطع زندگی امام حسین7، تهیه کردهاند. (محمدی ریشهری، 1391، ص12).
این کتاب از هفت بخش بدین قرار تشکیل شده است: بخشاول: مهمترین مباحث مربوط به حماسه عاشورا، بخش دوم: پیشگوییهای پیامبر اکرم و دیگر پیشوایان درباره شهادت امام حسین7، بخش سوم: از خروج امام حسین7 از مدینه تا ورود ایشان به کربلا، بخش چهارم: از رسیدن امام حسین7 به کربلا تا شهادت ایشان که اصلیترین بخش است، بخش پنجم: وقایع پس از شهادت امام حسین7 تا بازگشت اهلبیت: از شام به مدینه، بخش ششم: بازتاب شهادت امام حسین7 و فرجام قاتلان، بخش هفتم: عزاداری و گریه برای امام حسین7 در روایات اهلبیت: (همان، 1391، ص22).
برخی از نقاط قوت این اثر عبارتاند از: تلاش برای نقل مطالب معتبر، پاسخگو بودن نویسندگان به سؤالات و ابهامهایی که ممکن است درباره مسائل مختلف برای مخاطب ایجاد شود، جمعآوری مطالب مقاتل کهن و امکان مقایسه آنها با یکدیگر، ذکر متن عربی مقالات در پاورقی، مقدمهای روشنگر درباره مسائل مرتبط با عاشورا و قیام امام حسین و عزاداری، ترجمه روان، و نقل و جمعبندی گزارشهای مختلف و داوری نهایی درباره آنها.
برخی از نقاط ضعف این کتاب ارزشمند عبارتاند از: تکرار مطالب ناشی از تکرار متن مقاتل و سردرگمی و ملال مخاطب، ضعف ترجمه در برخی موارد مانند ترجمه عبارت «اعبد الله علی حرف»: «آن گاه، خدا را [تنها] با زبان، عبادت کردهام» و جواب حبیب بن مُظاهر: «تو، خدا را با هفتاد زبان، عبادت میکنی» (همان، 1391، ص476)، درحالیکه ترجمه صحیح بر اساس آیه قرآن، چیز دیگری است که گذشت، و گرایش کلامی در تحلیلهای تاریخی، به گونهای که مثلاً گزارش قصد ترور عبیدالله در خانة هانی را با تکیه بر نگاه حداکثری درباره جایگاه مسلم بن عقیل رد کردهاند. درحالیکه پیشفرضهای این استدلالها تنها بر اساس دیدگاههای سختگیرانه کلامی پذیرفته است (همان، 1391، ص260) که یارای نفی گزارش مستفیض تاریخی را ندارد.
د) سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ
این کتاب از آخرین آثار منتشر شده آقای علامه مرتضی عاملی است که به تفصیل و با توجه به منابع مورد اعتماد نویسنده، به صورت تحلیلی به تمام زندگانی امام حسین7، از دوران تولد تا شهادت، در 23 جلد پرداخته و جلد 23 و 24 آن، نمایه و فهرست این مجلدات است که نویسنده در دوران ابتلا و درمان بیماری سهمگین سرطان، آن را با پشتکار و اخلاصی تمام نگاشته است (مرتضی عاملی، 1437، ج1، ص12).
کتاب با وجود حجم زیادش، فاقد مقدمهای است که روش و مبانی نویسنده را در نگارش و پژوهش کتاب شرح دهد. در این کتاب نویسنده که با توجه به مهارت و تتبعی که در کارهای قبلی خود داشته، اثری بسیار شایسته را فراهم آورده که بیشتر میتوان آن را تحلیل زندگانی امام حسین7 از دیدگاه کلام رایج شیعه دید. مؤلف محترم در این اثر در پی پاسخ به هر شبهه و ابهام موجود در سیره امام حسین7 بوده است؛ چنانکه مسائل حاشیهای و کماهمیت را نیز به طور مبسوط بررسی کرده است؛ مانند بررسی این گزارشها که معصومان از ران مادرهایشان زاده میشدند (مرتضی عاملی، 1437، ج1، ص270) یا بحثی مفصل درباره مختون بودن معصومان از شکم مادر (همان، 1437، ج2، ص6) و اینکه معصومان بازی نمیکنند (همان، 1437، ج3، ص6).
گرچه سیدجعفر مرتضی عاملی نیمنگاهی نیز به اتقان و تقدم منابع داشته، اما رویکرد اصلی او در این کتاب، جمعآوری حداکثری و دفع حداقلی است؛ برای مثال گرچه خود اذعان میکند که داستان عروسی حضرت قاسم در منبع معتبری نیامده است، بازهم درصدد توجیه آن است و دلایل منکران را با تکلفی بسیار، ناکافی تلقی میکند (همان، 1437، ج18، ص17) یا به جای پرداختن به اینکه استسقای حضرت علیاکبر در بسیاری از منابع متقدم نیست، تنها با ارائه توضیحاتی، در تلاش برای اثبات آن برآمده است (همان، ج17، ص250).
در این کتاب میتوان درسها و تحلیلهای موشکافانه و دقیقی را درباره سیره
امام حسین7، فارغ از سختگیری در سند روایات، به ویژه در شب و روزعاشورا یافت (همان، ج16، ص14).
نتیجهگیری
مقتلنگاری معاصر شیعه را میتوان در سه رویکرد ترجمه یا بازآفرینی مقاتل پیشین، جمعآوری گزارشی منابع مختلف و بررسی نقادانه مقاتل پیشین، و آفرینش مقاتل جامع تقسیمبندی کرد. هرچند کاربرد هرکدام از این عرصهها و مشتریان آن متفاوت است، اما این امر از حرکت رو به جلو و تکاملی سیر مقتلنویسی شیعه حکایت دارد که با نگاه علمی به دنبال بررسی حوادث روز عاشوراست.
فهرست منابع
آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن (1430ق). طبقات أعلام الشیعة، چاپ اول، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
ابن طاووس، رضیالدین (1348)، اللهوف علی قتلی الطفوف، اول، تهران، انتشارات جهان.
ابومخنف، لوط بن یحیی (1394). مقتل الحسین: نخستین مقتل مکتوب امام حسین7، ترجمه و شرح حجتالله جودکی با مقدمه سیدمحمدمهدی جعفری، قم، خیمه.
ــــــــــــــــــــــــــــــ ، (1377). نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، ترجمه و تدوین جواد سلیمانی، چاپ اول، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1.
ــــــــــــــــــــــــــــــ ، (157ق). وقعة الطف، یوسفی غروی، محمدهادی، چاپ اول، قم، جماعة المدرسین بقم، مؤسسة النشر الاسلامی.
اصغرینژاد محمد (1376). «نقدی بر کتاب موسوعه کلمات امام الحسین7»، بصائر، شماره 24، فروردین و اردیبهشت.
امین، سیدمحسن (1436ق). لواعج الأشجان فی مقتل الحسین، تصحیح و تحقیق سیدمنذر حکیم، چاپ اول، مشهد.
بینش، عبدالحسین (1376ش). با کاروان حسینی از مدینه تا مکه (ترجمه مع الرکب الحسینی)، چاپ دوم، قم، زمزم هدایت.
پیشوایی، مهدی و دیگران (1390ش). تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا7، چاپ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی=.
جمعی از مؤلفان (1381). موسوعة شهادة المعصومین:، پژوهشکده باقرالعلوم، چاپ اول، قم، نشر معروف.
جمعی از نویسندگان (1428ق)، مع الرکب الحسینی من المدینة الی المدینة، قم، تحسین.
حسینی، سیدعبدالله (1386). معرفی و نقد منابع عاشورا، چاپ اول، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
دریاب نجفی، محمود (1381). یوم عاشوراء، چاپ اول، قم، نجبا.
رافعی فیومی، احمد بن محمد (1414ق). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، چاپ دوم، قم.
رنجبر، محسن (1386). «سیریدر مقتلنویسیو تاریخنگاریعاشورا از آغاز تا عصر حاضر»، تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره دوم: تابستان، شماره سوم: پاییز و شماره چهارم، زمستان.
صاحبی، محمدجواد (1375). مقتل الشمس تحقیق و تحلیل تاریخ نهضت حسینی، چاپ سوم، قم، انتشارات هجرت.
ـــــــــــــــــــــــــ ، (1374). سیر مقتل نگاری، مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم.
صادقی کاشانی، مصطفی (1395). تصحیح و منبعشناسی کتاب الملهوف، سید بن طاوس با استفاده از 57 نسخه خطی، اول، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
قمی، شیخعباس (1379ش). منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، چاپ اول، قم، دلیل ما.
ـــــــــــــــــ ، (1421ق). نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم و یلیه نفثة المصدور فیما یتجدد به حزن العاشور، چاپ اول، نجف، المکتبة الحیدریة.
قهرمانی شایق، بهاءالدین (1394). مقتلنامه، بررسی و تحلیل شیوههای تاریخنگاری مقتل از آغاز تا پایان قرن پنجم، چاپ اول، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس.
کلبرگ لتان (1371)، کتابخانه سید بن طاووس و احوال و آثار او، مترجم علی قرایی، رسول جعفریان، اول، قم، کتابخانه مرعشی نجفی.
گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (1385). فرهنگ جامع سخنان امام حسین7 همراه با متن عربی کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین7، ترجمه علی مؤیدی، چاپ سوم، قم، نشر معروف.
گروهی از تاریخپژوهان به سرپرستی مهدی پیشوائی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا7، چاپ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1390ش.
مجاهدی، محمدعلی (1386). پژوهشی در مقتلهای فارسی، چاپ اول، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
محمدی ریشهری، محمد (1388ش). دانشنامه امام حسین7 بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، چاپ دوم، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ، (1391ش). گزیده شهادت نامه امام حسین7 بر پایه منابع معتبر، چاپ اول، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر.
مرتضی عاملی، سیدجعفر (1437)، سیرة الحسین فی الحدیث والتاریخ، چاپ اول، لبنان، مرکز الاسلامی للدراسات.
مقرم، عبدالرزاق الموسوی (1377). مقتل الحسین7، قم، شریفالرضی.